عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



سلام عزیزانی که به وبلاگ من سر میزنید.امیدوارم از وبلاگ من خوشتون بیاد. در این وبلاگ هرگونه عکس ، جک ، دانستنی ها ، ضرب المثل ، چیستان ، چیستان های فکری و ... وجود دارد . با تشکر فراوان (سعید)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان JOke--ChiSTan--DanEsTani Ha و آدرس joke-chistan.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 101
بازدید دیروز : 345
بازدید هفته : 688
بازدید ماه : 1962
بازدید کل : 165956
تعداد مطالب : 644
تعداد نظرات : 23
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


آمار مطالب

:: کل مطالب : 644
:: کل نظرات : 23

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 4

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 101
:: باردید دیروز : 345
:: بازدید هفته : 688
:: بازدید ماه : 1962
:: بازدید سال : 12798
:: بازدید کلی : 165956

RSS

Powered By
loxblog.Com

AxE - JOke - ChiSTan - DanEsTani Ha

ارواح دریا !!!!!!!
جمعه 10 تير 1390 ساعت 13:52 | بازدید : 793 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )

ارواح دریا

داستان‌های ارواح همواره بر زبان مردم سراسر دنیا و در تمام اعصار و قرون بوده است. داستان‌ خانه‌های به تسخیر درآمده، انسان‌هایی كه روح مردگان بر آنها مسلط گشته‌اند و ارواحی كه خود را به مردم عادی می‌نمایانند. در این قسمت قصد داریم به ارواح دریاها بپردازیم. داستان‌هایی از كشتی‌های ارواح كه مدتها پس از غرق شدن بر روی آبها شناور می‌شوند، كشتی‌هایی كه جلوی چشم‌ حیرت زده دیگران ناپدید می‌شوند، كشتی‌هایی كه به تسخیر ارواح درمی‌آیند و كشتی‌هایی كه به‌طور مرموزی خدمه خود را از دست می‌دهند.

روح هلندی

بی‌‌شك داستان (روح هلندی) معروف‌ترین داستان در میان تمام كشتی‌های شبح‌زده می‌باشد. هر چند كه بیشتر این داستان‌ با افسانه عجین گشته است ولی اصل آن بر پایه حقیقت می‌باشد. در سال 1680 یك كشتی به فرماندهی ناخدا (هندریك و اندردكن) سفر خود را از آمستردام به (باتاویا) بندری در هندشرقی آغاز كرد. بنا براین افسانه، وقتی كشتی (واندردكن) در حال گذشتن از (دماغه امیدنیك) بود گرفتار طوفانی سهمگین شد. واندردكن توجهی به خطرات این طوفان كه از نظر ملاحان هشداری از جانب خداوند بود، نكرد. كشتی در نبرد با طوفان و گردباد از هم پاشید و غرق شد و همه خدمه آن طعمه دریا شدند. می‌گویند واندردكن توسط خداوند تنبیه شد. تنبیه او این بود كه روحش تا ابدیت در نزدیكی دماغه در كشتی خود سرگردان باشد. چیزی كه این افسانه را ماندگار كرده این است كه تاكنون بارها حتی در قرن بیستم افراد مختلفی ادعا كرده‌اند (روح هلندی) را دیده‌اند. یكی از نخستین شاهدان این ادعا كاپیتان و خدمه یك كشتی انگلیسی در سال 1835 بودند. آنها اعلام كردند كه در طوفانی وحشتناك كشتی روح مانندی را دیده‌اند كه به كشتی آنها نزدیك شده است. آن كشتی آنقدر نزدیك شد كه خدمه انگلیسی از تصادف قریب‌الوقوع دو كشتی به هراس افتادند ولی ناگهان كشتی ارواح ناپدید گشت.
(روح هلندی) بار دیگر در سال 1881 توسط دو نفر از ملوانان كشتی (باچانته) دیده شد و روز بعد از آن یكی از آن دو نفر از بالای بادبان كشتی به پایین افتاد و از دنیا رفت. در ماه مارس سال 1939 هم این كشتی
ارواح در ساحل آفریقای جنوبی دیده شد و تعداد زیادی از مردم كه در ساحل مشغول استراحت و تفریح بودند قسم خوردند كه با چشمان خود آن را دیده‌اند و جزئیات كشتی هلندی را توصیف نمودند. درآن روز، روزنامه چاپ آفریقای جنوبی در گزارش خود نوشت: (آن كشتی با سرعتی وهم‌آلوده مستقیم به سوی ساحل پیش می‌آمد. همه به تكاپو افتاده بودند و می‌پرسیدند كه آن چیست و از كجا آمده است؟ ولی درست وقتی كه هیجان به اوج خود رسید، كشتی اسرارآمیز همان‌طور كه ناگهان آمده بود، ناگهان ناپدید شد. آخرین باری كه این كشتی دیده شد در سال 1942 و در ساحل كیپ‌تاون بود. در آن روز چهار نفر روح هلندی را دیدند كه به ناگاه محو شد.

 

ارواح دریا

 

داستان‌های ارواح همواره بر زبان مردم سراسر دنیا و در تمام اعصار و قرون بوده است. داستان‌ خانه‌های به تسخیر درآمده، انسان‌هایی كه روح مردگان بر آنها مسلط گشته‌اند و ارواحی كه خود را به مردم عادی می‌نمایانند. در این قسمت قصد داریم به ارواح دریاها بپردازیم. داستان‌هایی از كشتی‌های ارواح كه مدتها پس از غرق شدن بر روی آبها شناور می‌شوند، كشتی‌هایی كه جلوی چشم‌ حیرت زده دیگران ناپدید می‌شوند، كشتی‌هایی كه به تسخیر ارواح درمی‌آیند و كشتی‌هایی كه به‌طور مرموزی خدمه خود را از دست می‌دهند.

 

روح هلندی

بی‌‌شك داستان (روح هلندی) معروف‌ترین داستان در میان تمام كشتی‌های شبح‌زده می‌باشد. هر چند كه بیشتر این داستان‌ با افسانه عجین گشته است ولی اصل آن بر پایه حقیقت می‌باشد. در سال 1680 یك كشتی به فرماندهی ناخدا (هندریك و اندردكن) سفر خود را از آمستردام به (باتاویا) بندری در هندشرقی آغاز كرد. بنا براین افسانه، وقتی كشتی (واندردكن) در حال گذشتن از (دماغه امیدنیك) بود گرفتار طوفانی سهمگین شد. واندردكن توجهی به خطرات این طوفان كه از نظر ملاحان هشداری از جانب خداوند بود، نكرد. كشتی در نبرد با طوفان و گردباد از هم پاشید و غرق شد و همه خدمه آن طعمه دریا شدند. می‌گویند واندردكن توسط خداوند تنبیه شد. تنبیه او این بود كه روحش تا ابدیت در نزدیكی دماغه در كشتی خود سرگردان باشد. چیزی كه این افسانه را ماندگار كرده این است كه تاكنون بارها حتی در قرن بیستم افراد مختلفی ادعا كرده‌اند (روح هلندی) را دیده‌اند. یكی از نخستین شاهدان این ادعا كاپیتان و خدمه یك كشتی انگلیسی در سال 1835 بودند. آنها اعلام كردند كه در طوفانی وحشتناك كشتی روح مانندی را دیده‌اند كه به كشتی آنها نزدیك شده است. آن كشتی آنقدر نزدیك شد كه خدمه انگلیسی از تصادف قریب‌الوقوع دو كشتی به هراس افتادند ولی ناگهان كشتی ارواح ناپدید گشت.
(روح هلندی) بار دیگر در سال 1881 توسط دو نفر از ملوانان كشتی (باچانته) دیده شد و روز بعد از آن یكی از آن دو نفر از بالای بادبان كشتی به پایین افتاد و از دنیا رفت. در ماه مارس سال 1939 هم این كشتی ارواح در ساحل آفریقای جنوبی دیده شد و تعداد زیادی از مردم كه در ساحل مشغول استراحت و تفریح بودند قسم خوردند كه با چشمان خود آن را دیده‌اند و جزئیات كشتی هلندی را توصیف نمودند. درآن روز، روزنامه چاپ آفریقای جنوبی در گزارش خود نوشت: (آن كشتی با سرعتی وهم‌آلوده مستقیم به سوی ساحل پیش می‌آمد. همه به تكاپو افتاده بودند و می‌پرسیدند كه آن چیست و از كجا آمده است؟ ولی درست وقتی كه هیجان به اوج خود رسید، كشتی اسرارآمیز همان‌طور كه ناگهان آمده بود، ناگهان ناپدید شد. آخرین باری كه این كشتی دیده شد در سال 1942 و در ساحل كیپ‌تاون بود. در آن روز چهار نفر روح هلندی را دیدند كه به ناگاه محو شد.

 

ارواح دریاچه گریت لیكس

_ گویی دریاچه (گریت لیكس) در آمریكا هیچگاه بدون حضور ارواح خود معنا ندارد. در ماه سپتامبر سال 1678 كشتی (گریفن) اسكله (گرین‌ بی)‌ در میشیگان را ترك كرد و مدتی بعد ناپدید شد ولی تا سالها بعد ملوانان مختلفی ادعا می‌كردند كه (گریفن) را شناور بر روی دریاچه دیده‌اند.
_ (ادموند فیتز جرالد) كشتی معروفی بود كه به‌دنبال كشف معادن تازه در دریاچه گریت لیكس به این سو و آن سو می‌رفت. ولی این كشتی بزرگ در روز نوزدهم نوامبر سال 1975 غرق شد و تمام 26 خدمه آن جان خود را از دست دادند. ده سال بعد كاركنان یك كشتی تجاری اعلام كردند كه (ادموند فیتز جرالد) را در میان آبها دیده‌اند كه به جلو می‌تازد.
_ در سال 1988 یك غواص آمریكایی در اعماق دریاچه (سوپریور) گریت لیكس شنا می‌كرد كه به بقایای كشتی بخار (امپراطور) رسید. او به داخل بازمانده‌های كشتی شنا كرد تا قسمت‌های مختلف آن را تماشا كند. این غواص قسم می‌خورد كه در خوابگاه كشتی، یكی از خدمه‌ را دیده است كه بر روی تختی شكسته خوابیده بود. در همان هنگام روح برگشت و به غواص نگاه كرد.

 

چهره‌هایی بر آب

در ماه دسامبر سال ( 1924جیمز كورتنی) و (مایكل میهان) دو تن از خدمه‌های كشتی (اس. واتر تاون) در همان حالی كه كشتی به سوی كانال پاناما درحركت بود داشتند تانكر نفتكش را تمیز می‌كردند ولی متاسفانه در اثر استنشاق گاز درون تانكر جان خود را از دست دادند. در آن زمان رسم بود جسد ملوانانی كه در حال سفر از دنیا می‌رفتند را درون دریا می‌انداختند جسد این دو ملوان نیز به دریا انداخته شد ولی این آخرین باری نبود كه ملوانان جیمز و مایكل بد اقبال را می‌دیدند. روز بعد و همینطور چند روز پس از آن چهره روح مانند آن دو بر روی آبهای اطراف كشتی دیده می‌شد. شاید اگر كاپیتان كشتی عكس این چهر‌های درون آب را نمی‌گرفت و به همراه خود نمی‌‌آورد هیچكس این داستان را باور نمی‌كرد.

 

رودخانه مرگ

این كه یك كشتی در اقیانوس‌های وسیع، ژرف و مه‌آلود گم شود عجیب به نظر نمی‌رسد و قابل پذیرش است ولی چطور ممكن است یك كشتی در یك رودخانه ناپدید شود و دیگر هیچ اثری از آن بر جای نماند؟ در ژوئن سال 1872 كشتی بخار (آیرون ماونتین) با بار پنبه و بشكه‌های ماسه‌ آهك از بندر (ویكس برگ) در رودخانه (می‌سی‌سی‌پی) به راه افتاد و رو به شمال رودخانه به مقصد بندر (پتیزبورو) حركت كرد. تعدادی الوار نیز از پشت كشتی با طناب كشیده می‌شد. اواخر آن روز كشتی بخار دیگری به نام (ایروكیس چیف) الوارها را سرگردان بر روی رودخانه یافت. طناب آنها بریده شده بود. خدمه (ایروكیس چیف) الوارها را از آب گرفتند و صبر كردند تا كشتی (آیرون ماونتین) برسد و دوباره آنها را به خود ببندد. ولی آن كشتی هرگز نیامد. پس از آن دیگر هیچكس آیرون ماونتین و خدمه آن را ندید. هیچ اثری از آن كشتی بزرگ رودخانه می‌سی‌سی‌پی كشف و حتی تكه‌ای از بدنه آن هم یافت نشد.

 

كوئین مری

یكی از شناخته شده‌‌ترین و مشهورترین‌ كشتی‌های اقیانوس‌پیمای دنیا (كوئین مری) می‌باشد كه هم‌اكنون تبدیل به هتلی جذاب برای توریست‌ها شده است. می‌گویند این كشتی میزبان چندین روح می‌باشد. یكی از این اشباح، روح (جان پدر) مكانیك هفده ساله است كه در سال 1966 در نزدیكی موتورخانه كشتی در هنگام كار روزانه لای در (آب‌بند( (دری كه با چرخ‌های مخصوص بسته می‌شد و آنقدر محكم بود كه آب هم از لای درز آن به ‌داخل نفوذ نمی‌كرد) قرار گرفت و از دنیا رفت. سالهاست كه هرازگاهی از اطراف در صدای تق‌تقی به گوش می‌رسد. یك راهنمای تور می‌گوید: یك بار شبحی سیاه‌پوش را كنار در آب‌بند دیده است.
او صورت شبح را به وضوح دیده و وقتی آن را با عكس (جان‌پدر) مقایسه كرد دریافت كه او خود (جان‌پدر) بوده است. روح یك زن اسرارآمیز سپید‌پوش نیز گاه‌به‌گاه روی عرشه كشتی دیده می‌شود ولی او همیشه وقتی به پشت دكل می‌پیچد، ناپدید می‌شود. روح بعدی مردی با لباسی آبی و خاكستری است. او را بارها در راهروی موتورخانه دیده‌اند. در كنار استخر كشتی هم صداها و خنده‌های عجیبی به گوش می‌رسد. تاكنون چندین بار شبح پسربچه كوچكی نیز در اطراف استخر دیده شده است.

 

بازگشت دریا سالار

روز 22 ژوئن سال 1899 دقیقا راس ساعت 3:39 بعدازظهر، ناو سلطنتی ویكتوریا با كشتی دیگری تصادف كرد و غرق شد. بیشتر خدمه مردند و فرمانده ناو دریاسالار (سرجورج تریون) نیز در میان مردگان بود.
تحقیقات و گزارشات بعدی نشان می‌داد كه این حادثه به‌خاطر فرمان اشتباه سرجورج صورت گرفت. بازماندگان آن كشتی می‌گویند: وقتی ناو در حال غرق شدن بود صدای فریادهای او را می‌شنیدند كه می‌گفت: (همه‌اش تقصیر من بود.) درست در زمان غرق شدن كشتی، همسر سرجورج در خانه خود در لندن جشن برپا كرده بود. چند تن از مهمانان او قسم می‌خورند كه كمی پس از ساعت 3:30 بعد‌ازظهر سرجورج را دیدند كه در اتاق كار خود قدم می‌زد.

 

روح گریت ایسترن

كشتی (گریت ایسترن)، تایتانیك زمان خود بود. این كشتی صدهزار تنی در سال 1857ساخته شد و شش برابر كشتی‌هایی بود كه تا آن زمان روی دریاها شناور می‌شدند. ولی مقدر شده بود كه (گریت استرن) هم درست مثل تایتانیك با مشكل مواجه شود. آن كشتی آنقدر سنگین بود كه وقتی سازندگانش سعی كردند آن را به آب بیندازند كشتی در آب فرو رفت و مكانیزم آن از كار افتاد. تا یك سال در بندر مانده بود و از آن استفاده نمی‌شد زیرا سازندگان آن دیگر پولی برای تعمیرات نداشتند. بالاخره یك شركت بزرگ كشتیرانی، گریت ایسترن را خرید و ساخت آن را تمام كرد و آن را به آب انداخت اما در اولین سفر مخزن بخار عظیم‌الجثه كشتی منفجر شد و یك نفر جان خود را از دست داد و چندین تن به شدت با آب داغ سوختند.
یك ماه بعد از این سانحه (ایسامبارد برونل) سازنده این كشتی دچار سكته شد و از دنیا رفت. این كشتی منحوس كه هیچوقت مسافر زیادی نداشت در چهارمین سفر دریایی گرفتار طوفان شد و به شدت خسارت دید به‌طوری كه باید مجددا تعمیر می‌شد. در سال 1862 در سفری كه در آن تعداد مسافرانش به هزار و پانصد نفر رسیده بود و این برای گریت‌ ایسترن یك ركورد به حساب می‌آمد، بدنه كشتی از قسمت زیرین شكافت و اگر بدنه آن دوجداره نبود كشتی مسلما غرق می‌شد. دیگر همه آن كشتی را نحس و بدشگون می‌دانستند. خدمه ‌بارها می‌شنیدند كه صدای چكش از قسمت‌های زیرین به گوش می‌رسد، صدایی كه منشا آن دقیقا معلوم نبود. ملوانان می‌گفتند این صدا آنقدر بلند است كه در طوفان‌های شدید هم به گوش می‌رسد و اغلب آنها را از خواب عمیق هم بیدار می‌كند.
این كشتی هیچوقت در كار خود موفق نبود و نتوانست سودی روانه جیب صاحبان خود نماید و خیلی زود كشتی‌های جدیدتر و مدرن‌تر جای آن را گرفتند. تا دوازده سال بعد كشتی (گریت ایسترن) در گوشه‌ای از بندر افتاده بود و زنگ می‌زد تا این‌كه یك كارخانه ذوب فلزات آن را خرید. وقتی كارگران كارخانه قطعات كشتی غول‌آسا را از هم جدا كردند، در برابر حیرت‌همگان منشا آن صداهای عجیب و مرموز كوبیدن چكش و شاید بتوان گفت آن چكش‌زدن‌های شبح‌گونه كشف شد.
در میان دوجدار فلزی بدنه كشتی، اسكلت یك كارگر كشتی‌ساز كه در زمان ساخت كشتی (گریت‌ ایسترن) به طرز مشكوكی ناپدید شده بود، پیدا شد.

 

كشتی بدون خدمه

داستان (مری سلست) خود به تنهایی می‌تواند مطلب دو صفحه‌ای (دیگران) را پركند زیرا یكی از معروف‌ترین و مرموزترین داستان‌های ارواحی است كه هنوز اسرار آن كشف نشده و مبهم مانده است. روز سوم دسامبر سال 1872 خدمه كشتی (دی‌گراتیا) كه از نیویورك به سمت (گیبرالتار) در حركت بودند كشتی مری سلست را یافتند كه بدون هیچ سرنشینی در 600 مایلی غرب پرتغال در حركت بود. این كشتی در موقعیتی كاملا ایده‌آل و خوب به سر می‌برد. بادبانها برافراشته بودند و محموله كه هزار و هفتصد بشكه الكل صنعتی بود همه دست نخورده سر جای خودشان قرار داشتند اما اثری از كاپیتان (بنجامین بریگز) ناخدای كشتی همسرش، تنها دخترش و هفت خدمه آن دیده نمی‌شد. بعضی‌ها می‌گویند قایق نجات گم شده بود و اثری از آن، به چشم نمی‌خورد ولی برخی دیگر می‌گویند آن قایق سرجای همیشگی خود روی عرشه قرار داشت. تنها چیز‌هایی از وسایل كشتی كه سرجای خود نبود دستگاه زمان‌سنج، دستگاه مسافت سنج‌ و بارنامه كشتی بودند. هیچ نشانه‌ای از كشمكش، درگیری، طوفان یا هر اتفاق ناخوشایند دیگری در كشتی به چشم نمی‌خورد. آخرین چیزی كه در دفتر سفرنامه كشتی نوشته شده بود، تاریخ 24 نوامبر بود و هیچ‌ نشانه‌ای از بروز حادثه یا خطر نداشت اگر ساكنان كشتی درست پس از آن تاریخ آن را ترك كرده بودند به آن معناست كه مری سلست مدت یك هفته و نیم بدون سرنشین و خدمه به راه خود ادامه داده است ولی این غیرممكن به نظر می‌رسد. خدمه كشتی (دی‌گراتیا) می‌گویند: نوع حركت كشتی و وضعیت بادبان‌ها كاملا طبیعی و تنظیم شده بود و ممكن نیست بدون حضور خدمه، كشتی این‌طور دقیق به راه خود ادامه بدهد. ظاهرا كسی یا چیزی چندین روز كشتی را كنترل كرده است. سرنوشت سرنشینان مری‌ سلست هنوز هم اسرارآمیز و مبهم می‌باشد.

 

كشتی نفرین شده

بعضی كشتی‌ها بدشانس هستند و ملوانان آنها را (نفرین شده) می‌دانند. كشتی (آمازون) در سال 1861 در جزیره (اسپنسر) در (نو‌اسكاتیا) نامگذاری و افتتاح شد و درست 48 ساعت پس از آغاز فعالیت، كاپیتان آن به طور ناگهانی از دنیا رفت. (آمازون) در اولین سفر خود به یك سد ماهیگیری(حصار) برخورد كرد و بدنه آن شكاف برداشت. وقتی كارگران در حال تعمیر بدنه بودند، كشتی طعمه حریق شد و بخشی از عرشه آن سوخت.
مدتی بعد از شروع سومین سفر دریایی در اقیانوس اطلس، آمازون با كشتی دیگری تصادف كرد. سرانجام در سال 1868 این كشتی بدیمن و بدشانس در ساحل (نیوفوندلند) لنگر انداخت و صاحبانش تصمیم گرفتند آن را به خریداران (قراضه) بفروشند اما این پایان سرنوشت عجیب آمازون نبود. در سال 1872 كاپیتانی به نام (بنجامین بریگز) كشتی آمازون را پس از سالها بیكار ماندن خریداری نمود و به همراه خانواده‌اش به سوی دریای مدیترانه حركت كرد. او قبل از حركت نام كشتی را به (مری سلست) تغییر داد...!




:: موضوعات مرتبط: ارواح دریا !!!!!!! , ,
|
امتیاز مطلب : 79
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
ارواح كجا هستند؟
جمعه 10 تير 1390 ساعت 13:51 | بازدید : 527 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )

وقتی صحبت از روح و عالم ارواح می‌شود به یاد داستان‌های ترسناكی می‌افتیم كه بعضی‌ها وقتی بعد از صرف شام دور هم جمع می‌شوند، برای یكدیگر تعریف می‌كنند. زمان تاثیرگذار این داستان‌ها به ویژه وقتی است كه به دور از هیاهوی شهر می‌خواهیم شبی را در چادر بگذرانیم یا در یك خانه قدیمی و مرموز كه درهای آن به هنگام باز و بسته شدن جیرجیر می‌كنند و باد زوزه‌كشان شیشه‌های پنجره‌ها را می‌لرزاند، شب را به صبح برسانیم.

. ولی این داستان‌های ارواح تا چه حد صحت دارند؟ آیا اصلا برگرفته از حقیقت هستند یا تنها زاییده ذهن شیطنت‌آمیز كسانی است كه از تماشای چشمان پردلهره اطرافیان لذت می‌برند؟

در این جا قصد داریم منشاء برخی از این افسانه‌های كهن را تعریف كنیم:
افسانه پل دست سبز
بخش «اولد لنسفورد رود» امروزه منطقه‌ای بدنما و بلا استفاده است ولی صد سال پیش این ناحیه متروكه شلوغ‌ترین و پررفت و آمدترین معبر بود. با این‌كه این منطقه بی‌مصرف می‌باشد ولی هنوز هم الوارهایی كه از قدیم‌الایام روی نهر «كین» قرار داشته‌ است «پل دست سبز» نامیده می‌شوند.

 

ارواح كجا هستند؟

 

وقتی صحبت از روح و عالم ارواح می‌شود به یاد داستان‌های ترسناكی می‌افتیم كه بعضی‌ها وقتی بعد از صرف شام دور هم جمع می‌شوند، برای یكدیگر تعریف می‌كنند. زمان تاثیرگذار این داستان‌ها به ویژه وقتی است كه به دور از هیاهوی شهر می‌خواهیم شبی را در چادر بگذرانیم یا در یك خانه قدیمی و مرموز كه درهای آن به هنگام باز و بسته شدن جیرجیر می‌كنند و باد زوزه‌كشان شیشه‌های پنجره‌ها را می‌لرزاند، شب را به صبح برسانیم.

. ولی این داستان‌های ارواح تا چه حد صحت دارند؟ آیا اصلا برگرفته از حقیقت هستند یا تنها زاییده ذهن شیطنت‌آمیز كسانی است كه از تماشای چشمان پردلهره اطرافیان لذت می‌برند؟

در این جا قصد داریم منشاء برخی از این افسانه‌های كهن را تعریف كنیم:
افسانه پل دست سبز
بخش «اولد لنسفورد رود» امروزه منطقه‌ای بدنما و بلا استفاده است ولی صد سال پیش این ناحیه متروكه شلوغ‌ترین و پررفت و آمدترین معبر بود. با این‌كه این منطقه بی‌مصرف می‌باشد ولی هنوز هم الوارهایی كه از قدیم‌الایام روی نهر «كین» قرار داشته‌ است «پل دست سبز» نامیده می‌شوند.
در ماه اكتبر سال 1988 دو تن از اهالی «لانكاستر كانتی» كه می‌خواستند نامشان مجهول بماند، داستان «افسانه پل دست سبز» را برای نشریه محلی تعریف كردند. داستان آن چنین است: یكی از مردها در حالی كه به كنار نهر اشاره می‌كرد گفت یك شب من و چند تا از دوستانم به این‌جا آمده بودیم. همان شب آن را دیدم كه روی نهر حركت می‌كرد. درست زیر پل. رنگش سبز بود و آهسته از آب بیرون می‌آمد. فقط یك دست سبز دیده می‌شد. مردم می‌گویند نهری كه در زیر آن پل قرار دارد، زمانی صحنه نبردی سخت در زمان جنگ داخلی آمریكا بود. در این نبرد دست یك سرباز جوان انگلیسی با شمشیر یك آمریكایی قطع شد و درون آب درست زیر پل افتاد. هرازگاهی در شب‌هایی كه ماه در آسمان می‌درخشد و زمین را روشن می‌كند، در تاریكی نقره‌فام می‌توان دست سبزی را دید كه از آب بیرون می‌آید و به دنبال بدن گمشده و شمشیر خود می‌گردد.

خانه وحشت میلت چنی
هیچ‌كس نمی‌دانست میلت چنی اهل كجا بود ولی در دهه 1850 این مرد كه صاحب میخانه و مهمانسرایی در منطقه بود، اسرارآمیزترین مرد لانكاستر كانتی شد. برخی چنی را كه به رك‌گویی شهره بود مجسمه شیطان می‌دانستند. وقتی مردم جسد او را دیدند كه برابر دادگاه شهر به چوب‌بستی آویزان بود و تاب می‌خورد زیاد تعجب نكردند. بعد از این‌كه چنی به اتهام دزدیدن برده «دكتر كرافورد» محكوم شد خیلی‌ها فكر می‌كردند او به مكافات عملش رسیده است.چنی یك برده داشت كه هرازگاهی او را به یك مسافر ساده‌لوح می‌فروخت. چند روز بعد برده از موقعیتی استفاده می‌كرد و از پیش صاحب تازه می‌گریخت و دوباره به مهمانخانه چنی برمی‌گشت تا در یك فرصت مناسب چنی دوباره او را به مسافر ساده‌لوح دیگری بفروشد. ولی همه مسافران مهمانخانه چنی آن‌قدر خوش شانس نبودند. هیچ‌كس تمایلی نداشت كه در آن مهمانخانه بماند ولی چاره دیگری نبود. آنها كه اغلب خسته از معاملات مختلف و با جیب پر پول به آن منطقه می‌آمدند باید شب را در آن جا به صبح می‌رساندند اما برای برخی از مسافران، آن مهمانخانه آخرین محل استراحت به شمار می‌رفت. مدتی بعد خانواده‌های آنها به دنبال شوهر یا پسر گمشده‌شان به آن مهمانخانه خلوت می‌رفتند ولی هیچ‌وقت نتیجه‌ای نمی‌گرفتند. در طول آن سال‌ها مردم بسیاری كه از حوالی مهمانخانه عبور می‌كردند پیكرهای مه‌آلودی را می‌دیدند كه در میان درختان اطراف میخانه سرگردان بودند. دیگر كمتر كسی از اهالی لانكستر كانتی جرات می‌كرد شب را در آن محل بگذراند.
چنی همیشه همه چیز را انكار می‌كرد و مدركی به دست كسی نمی‌داد ولی سال‌ها بعد آن معماها حل شد. یك شركت ساختمانی به آن منطقه رفت و زمین را حفاری كرد. در آن هنگام بود كه چندین اسكلت از زیرخاك بیرون آمد كه همگی به قتل رسیده بودند. مردم نام آن مهمانخانه را «خانه وحشت میلت چنی» گذاشتند. این خانه تا اوایل دهه 1970 در آن محل باقی مانده بود ولی دیگر تبدیل به خانه‌ای متروكه درست شبیه به خانه ارواح شده بود. خانه‌ای كه به راستی محل زندگی ارواح مسافران بی‌گناه محسوب می‌شد.

جای پای شیطان
در دل درختزارهای انبوه كاج در «ایندین لند» آمریكا زمینی دایره شكل و تیره‌رنگ به چشم می‌خورد كه هیچ گیاهی در آن نروییده است. كسانی كه برای نخستین بار از كنار این دایره عبور می‌كنند بلادرنگ می‌اندیشند چه چیزی سبب شده است این قطعه زمین اینقدر با اطراف خود در تضاد باشد. خاك تیره این منطقه آن‌قدر سفت است كه دسته تبر هر كسی را كه بر آن ضربه بزند می‌شكند. هیچ اثری از حیات در آن یافت نمی‌شود. نه كرم خاكی، نه سوسك و نه حتی یك دانه علف در آن به چشم نمی‌خورد. حتی حیوانات هم به آن داخل نمی‌شوند و آن را دور می‌زنند. بدتر از همه این‌كه می‌گویند اگر كسی وسط دایره بایستد احساس عمیقی از ترس، دلهره و تهوع بر او مستولی می‌شود. اگر سنگ یا چوب روی آن قرار دهید و بروید، روز بعد كه بازگردید اثری از آن سنگ‌ و چوب‌ به چشم نمی‌خورد.
ولی این جا چه اتفاقی افتاده است؟ آیا این دایره جایگاه شیطان است؟ سرخپوستان این منطقه این‌طور فكر می‌كنند. آنها معتقدند این دایره جای پای شیطان است. افسانه‌های كهن حاكی از آن است كه این دایره لم‌یزرع زمانی محل به مجازات رساندن محكومین سرخپوستان بوده است. به همین دلیل ارواح شیطانی همیشه در آن محل پرسه می‌زنند و منتظر روح‌های محكوم شده هستند. سرخپوستان می‌گویند شب‌هایی كه ماه در آسمان نیست و هیچ بادی نمی‌وزد و هیچ صدایی از درختان اطراف به گوش نمی‌رسد، وقتی همه چیز در حال سكون است، در آن هنگام شیطان خود را در آن جا نشان می‌دهد.

ارواح آلكاتراز
هر روز به هنگام غروب آفتاب، وقتی آخرین قایق توریستی، مسافران خود را از این پایگاه دورافتاده و بادگیر می‌برد، یك نفر تنها در جزیره جا می‌ماند. او نگهبان شب آلكاتراز است. «گریگوری جانسون» در زیر نور چراغ قوه خود جای جای این زندان دلگیر كه زمانی محل نگهداری بدذات‌ترین جنایتكاران و قاتلین بوده است را درمی‌نوردد. او در حالی كه نور را به سوی در نیمه باز سلول انفرادی می‌اندازد می‌گوید: «هی آن صدای چیه؟» مكثی می‌كند و شانه‌هایش را در برابر یكی دیگر از اسرای آلكاتراز بالا می‌اندازد و زیرلب می‌گوید: «مرد فكرش را هم نكن كه یك شب بدون اسلحه بیرون بیایی.» تا هنگام سپیده‌دم كه اولین قایق توریستی به جزیره می‌آید، مرد در «جزیره شیطانی» آمریكا با توهمات و ترس‌های خود دست و پنجه نرم می‌كند. سال‌ها پیش آلكاتراز آخرین ایستگاه زندگی 1576 قاتل و جنایتكار و معروف‌ترین كلاه‌برداران آمریكا بود. این پایگاه كه به «صخره» معروف بود به خاطر سلول‌های تنگ و تاریك و دیسیپلین سختش معروف بود. بعد از این‌كه در سال 1963 این زندان بسته شد، باز هم آلكاتراز مامن زندانیان بیچاره خود ماند. مردانی كه زمانی در آن جا به زنجیر كشیده شده بودند. با این‌كه دیگر هیچ زندانی‌ای در آن نیست ولی هنوز هم حس غریبی در آن موج می‌زند. حسی توام با دلهره و وحشت. طوری كه هیچ‌گاه به ویژه در هنگام شب انسان در آن جزیره احساس آرامش نمی‌كند. بعضی‌ها معتقدند این احساس غریب به خاطر وجود ارواح كسانی است كه در آن زندان مرده‌اند. آیا این حرف صحت دارد؟

نیشگونی از سوی عالم ارواح
«اریك» ده سال در شیفت شب آلكاتراز كار كرد. از نظر او بدترین قسمت كار، رفتن به اتاق اعدام با صندلی الكتریكی بود. یك شب او روی صندلی شوك نشست و عكس یادگاری گرفت تا به دوستانش نشان دهد. وقتی فیلم را ظاهر كرد در عكس تصویر صورتی را دید كه از پشت صندلی خیره به او نگاه می‌كند. او هنوز هم نمی‌داند آن صورت چه بود. اریك می‌گوید گاهی اوقات واقعا احساس وحشت می‌كردم. نگهبان‌های دیگر داستان‌هایی درباره اتفاقات آن جا تعریف می‌كردند ولی من سعی می‌كردم توجهی به حرف آنها نكنم اما گاهی اوقات احساس ترس اجتناب‌ناپذیر بود.
«مری مك كلر» دوازده سال است كه در این جزیره كار می‌كند. او از انزوای آن جا لذت می‌برد و می‌گوید «این‌جا یك محل فانتزی استاندارد برای من است.» با این حال او هم اتفاقات عجیبی را تجربه كرده است. وی می‌گوید«بارها برایم اتفاق افتاده كه احساس می‌كردم كسی مرا نیشگون می‌گیرد. من توضیحی برای آنها ندارم به همین خاطر هیچ‌وقت در موردشان با كسی حرف نزدم.»
«جان بنر» در دهه پنجاه، چهار سال از عمر خود را در این زندان گذراند این سارق بانك كه هم اكنون در آریزونا زندگی می‌كند درباره زوزه‌های باد می‌گوید «شب‌ها وقتی با چشمان باز دراز می‌كشیدم به زوزه باد گوش می‌دادم. زوزه‌ای وحشت‌انگیز بود و انسان احساس می‌كرد ارواح هم با باد هم‌نفس شده‌اند. سعی می‌كردم عقلم را از دست ندهم هنوز هم هر وقت به آلكاتراز فكر می‌كنم به یاد بی‌رحمی‌هایش می‌افتم.» هر روز هزاران توریست از جاهای مختلف به آلكاتراز می‌آیند و از سلول‌های مختلف آن كه هر یك نام زندانی خود را بر سر در خود دارند دیدن می‌كنند. وقتی خورشید غروب می‌كند دیگر كسی از آلكاتراز نمی‌رود بلكه همه از آن فرار می‌كنند. جانسون، نگهبان شب، نیز پس از گذراندن شبی در میان زوزه‌های ارواح كشته‌شدگان آلكاتراز، صبح روز بعد می‌گریزد تا چند ساعتی احساس امنیت نماید.

دخترك ده ساله
ساعت حدود 9 در یك شب زیبای ماه آوریل بود كه من طبق معمول به رختخواب رفتم. آن شب هم مثل تمام شب‌ها در اتاق خودم و در تخت خودم خوابیدم. تا آن زمان اتفاق خاصی برایم نیفتاده بود ولی آن شب چیزی دیدم كه هرگز فراموش نخواهم كرد. به محض این‌كه چشم‌هایم را بستم لحظه به لحظه بیشتر احساس سرما كردم. چشم‌هایم را باز كردم تا ببینم آیا در یا پنجره باز مانده است ولی همه بسته بودند. به همین خاطر كمی احساس ترس كردم. به پهلو غلتیدم و ناگهان چشمم به دختركی افتاد كه حدود ده سال داشت. ایستاده بود و با لبخند به من نگاه می‌كرد. فكر كردم حتما خواب می‌بینم. چشم‌هایم را محكم بستم و دوباره گشودم. دخترك هنوز آن‌جا بود. پیراهن سپید بسیار زیبایی بر تن داشت و دور یقه‌اش گل‌های بنفش ملایمی دوخته شده بود. حالا دیگر عرق كرده بودم. از دختر پرسیدم تو كی هستی؟ او نزدیك‌تر آمد و گفت من دوستت هستم، یادت می‌آید؟ قبلا با تو زندگی می‌كردم... بعد خندید و جلوی چشمان حیرت‌زده من ناپدید شد. هرگز در طول عمرم اینقدر نترسیده بودم. آیا او را قبلا می‌شناختم؟ به سرعت پیش مادرم رفتم و خودم را در آغوش او انداختم. بعد همه چیز را برایش تعریف كردم. مادرم اخمی كرد و گفت حتما خواب دیده‌ام. ولی من می‌دانم كه خواب نبودم. وقتی برگشتم اتاقم هنوز سرد بود.

چهره‌ای در پنجره
من «ریا» هستم و اهل هندوستان می‌باشم ولی داستانی كه تعریف می‌كنم در آمریكا و در خانه خاله‌ام اتفاق افتاد. خاله‌ام همیشه می‌گفت در خانه ارواح زندگی می‌كند ولی من هیچ‌وقت حرفش را باور نكردم تا این‌كه آن اتفاق برایم افتاد. روزی كه اولین بار به آن خانه رفتم احساس كردم همه چیز عجیب به نظر می‌رسد. حس می‌كردم یك نفر از پنجره به من نگاه می‌كند. هر بار آهسته به كنار پنجره می‌رفتم آن را می‌گشودم و دختر موطلایی‌ای را می‌دیدم كه به سرعت فرار می‌كرد. این اتفاق چندین بار تكرار شد تا این‌كه موضوع را به خاله‌ام گفتم. او گفت چهارده سال پیش این خانه متعلق به یك زن و شوهر جوان و دختر پنج ساله‌شان بود. پرسیدم آن دختر، مو طلایی بود؟ خاله مرا به اتاق زیر شیروانی برد و عكسی از آن خانواده را به من نشان داد. بله آن دختر موی طلایی داشت. مطمئن بودم كه او همان دختركی است كه پشت پنجره می‌دیدم. شب بعد پنجره اتاقم باز بود. باز هم دختری را دیدم كه به من خیره شده است ولی این بار بهتر می‌توانستم او را ببینم. چشمانش سیاه سیاه بود یعنی اصلا سفیدی نداشت. شروع به جیغ كشیدن كردم و به در نگاه كردم وقتی دوباره برگشتم حدود یك سانتی‌متر با صورت دخترك فاصله داشتم. شروع به دویدن كردم و به اتاق خاله‌ام رفتم. ولی وقتی در را باز كردم دیدم خاله‌ام راحت خوابیده است و همان دختر كنارش مثل مرده‌ها افتاده بود. دقیقا یادم هست كه ساعت پنج صبح بود. خاله‌ام را تكان دادم و دخترك را به او نشان دادم. دختر در برابر چشمان وحشت‌زده ما بیدار شد و به من نگاه كرد و گفت «تو مرده‌ای!» و به سرعت محو شد. از آن به بعد دیگر او را ندیدم ولی هنوز هم نفهمیدم چرا او به من گفت مرده‌ام.


بعد از این‌كه در سال 1963 زندان آلكاتراز بسته شد، باز هم آلكاتراز مامن زندانیان بیچاره خود ماند. مردانی كه زمانی در آن جا به زنجیر كشیده شده بودند. با این‌كه دیگر هیچ زندانی‌ای در آن نیست ولی هنوز هم حس غریبی در آن موج می‌زند. حسی توام با دلهره و وحشت. طوری كه هیچ‌گاه به ویژه در هنگام شب انسان در آن جزیره احساس آرامش نمی‌كند. بعضی‌ها معتقدند این احساس غریب به خاطر وجود ارواح كسانی است كه در آن زندان مرده‌اند. آیا این گفته صحت دارد




:: موضوعات مرتبط: ارواح كجا هستند؟ , ,
|
امتیاز مطلب : 81
|
تعداد امتیازدهندگان : 26
|
مجموع امتیاز : 26
چهل حدیث نماز از پیامبر
جمعه 10 تير 1390 ساعت 12:52 | بازدید : 666 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )
نمازهای پنج گانه به نهر جاری گوارایی می مانند که بر در خانه هایتان روان است وهر روز پنج بار خود را در زلال آن شست و شو می دهید، و دیگر هیچ پلیدی باقی نمی ماند.
 
 
 
 
 
 
 
 
 

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله):

1. الصَّلاة مِعرَاجُ المُؤمِن
نماز، معراج مؤمن است.

کشف الاسرار، ج 2، ص 676 

2. الصَّلاة نُورُ المُؤمِن
نماز نور مؤمن است.

نهج الفصاحه، ص 396

 
3. عَلَمُ الایمَان الصَّلاة
علامت و نشانه ایمان نمازاست.

شهاب الاخبار، ص 59

 
4. الصَّلاة عِمَادُ دِینُکُم
نماز، پایه و ستون دین شماست.

میزان الحکمه، ج 5، ص 370

5. عَلَمُ الاسلامِ الصَّلاة
نماز، پرچم اسلام است.

کنز العمال ، ج 7، ص 279 حدیث 1887

 
6. اِنَّ الصَّلاة قُربانُ المُؤمِن
همانانماز خواندن وسیله نزدیکی مؤمن به خداست.

کنز العمال ، حدیث 18907

7. موضِعِ الصَّلاة مِنَ الدِّین کَموضِعِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَد
جایگاه نماز در دین ، مانند جایگاه سر در بدن است.

کنز العمال، ج 7، حدیث 18972

8. الصَّلاة مِفتَاحُ الجَّنَّه
نماز کلید بهشت است.

نهج الفصاحه، حدیث 1588

 
9. قُرَّهُ عَینِی فِی الصَّلاة
روشنی چشم من در نماز است.

نهج الفصاحه، ص ،283 حدیث1343

10. مَن حَافَظَ عَلَی الجَمَاعَه حِیثُمَا کَانَ مَرَّ عَلَی الصِّراطِ کَالبَرقِ الخَاطِفِ اللّامِع فِی أوَّلِ زُمرهِ مَعَ السّابِقِین
کسی که محافظت و مداومت بر نماز جماعت کند، مانند برق سریع و درخشان همراه نخستین گروه بهشتیان از روی صراط می گذرد.

ثواب الاعمال، ص 343

11. إنَّ الله وَعَدَ أن یَدخُلَ الجَّنَّه ثَلاثَه نُفُورٍ بِغَیرحِسابٍ و یَشفَعُ کُلَّ واحِدٍ مِنهُم فِی ثَمانِینٍ الفاً، المُؤذِّن و الامام، و رَجُل یَتَوَضَّا ثُمَّ یَدخُل المَسجِد فَیُصَلِّی فِی الجَماعَه
همانا خداوند به سه گروه وعده داد، بدون حساب وارد بهشت شوند، و هر یک از این سه گروه (روز قیامت) می توانند هشتاد هزار نفر راشفاعت کنند وآن ها عبارتند از: 1- مؤذن 2- امام جماعت 3- کسی که وضو بگیرد، سپس داخل مسجد شود و نماز را به جماعت به جا آورد.

مستدرک الوسائل، ج 1، ص 488

12. التَّکبِیرهَ الأولی مَعَ الامامِ خَیرٌ مِنَ الدُّنیا وَ مَا فِیهَا
تکبیر اول را با امام جماعت گفتن بهتر است از دنیا و آنچه در آن است.

مستدرک الوسائل، ج 1، ص 488

13. إنَّ الله یَستَحیِیَ مِن عَبدِهِ إذا صَلَّی فِی جَماعَهٍ ثُمَّ سَألَهُ حَاجَهً أن یَنصَرف حَتّی یَقضِیهَا
زمانی که بنده ای  نمازش را به جماعت بخواند، خداوند از او حیاء می کند، و هنگامی  که از او طلب حاجت کرد، منصرف نشود، مگراین که حاجتش را برآورد.

بحار الانوار، ج 88 ص 4 

 
14. مَن حَافَظَ عَلی الصَّفِ الاَوَّل وَ التَّکبِیرَهِ الأولی لایُؤذِی مُسلِماً، أعطَاهُ الله مِن الاجرِ مَا یُعطِی المُؤذِّنُون فِی الدُّنیا و الآخِره
کسی که محافظت و مداومت بر صف اول و تکبیر اول نماید، و مسلمانی را اذیت نکند، خداوند به او اجری معادل اجری که مؤذنین در دنیا و آخرت دریافت می کند، عطاخواهد کرد.

وسائل الشیعه ، ج 5، ص 387

15. ألا أنَّ الصَّلاهَ مَأدَبَهُ الله فِی الارضِ قَد هَنَأهَا لِاَهلِ رَحمَتِه فِی کُلِّ یَومٍ خَمسَ مَرّات
آگاه باشید نماز سفره گسترده خدا در زمین است که خداوند آن را روزی  پنج  بار برای اهل رحمتش (افراد شایسته رحمت) گوارا نموده است.

مستدرک الوسایل ، ج 1، ص 170

16. الصَّلاهُ رَأسُ الاسلامِ
نماز (به منزله) رأس اسلام است.

بحار الانوار، ج ,17 ص 127میزان الحکمه، ج 5، ص 367

17. اَوَّلَ مَا یَسألُونَ عَنهُ الصَّلواتِ الخَمسِ
اولین چیزی که از انسان ها سؤال می شود، نمازهای پنج گانه است.

کنز العمّال، ج 7، حدیث 18859

 18. الصَّلاهُ نورٌ
نماز، روشنی است.

میزان الحکمه، ج10 ص 234

19. إنَّ أحَبَّ الأعمالِ إلَی الله - عَزَّوجلّ-  الصَّلاهُ و البِرُّ و الجَهادِ
همانا، محبوب ترین اعمال در نزد خداوند: نماز، نیکی کردن و جهاد در راه خداست.

وسائل الشیعه، ج 3، ص 27 

 
20. صَلاهُ الرَّجُلِ تَطَوُعاً حَیثُ لایَراهُ النّاس تَعدِلُ صَلاتُهُ عَلی أعیُنِ النّاسِ خَمساً و عَشرِین
نماز مرد که داوطلبانه و مستحبی درجایی که مردم او را نبینند به جا آورد، برابر بیست و پنج نماز است که در برابرچشم مردم انجام دهد.

نهج الفصاحه ص 391

 
21. بِالصَّلاهِ یَبلُغُ العَبد إلَی الدَّرَجَهِ العُلیاءِ لأنَّ الصَّلاهَ تَسبِیحٌ و تَهلِیلٌ و تَحمِیدٌ و تَکبِیرٌ و تَمجِیدٌ و تَقدِیسٌ و قُولٌ و دَعوهٌ
به وسیله نماز بنده به درجه عالی و مقام والا می رسد، زیرا نماز تسبیح و تهلیل و تحمید وتکبیر و تمجید و تقدیس الهی است ، نماز قول حق و دعوت به سوی حق می باشد.

بحار الانوار، ج 82 ص 232 جامع احادیث الشیعه، ج4، ص 22 

 
22. نَومٌ عَلَی عِلمٍ خَیرٌ مِن صَلاهٍ عَلَی جَهلٍ
خواب باعلم بهتر از نماز با جهل است.

نهج الفصاحه، ص 633

 
23. الصَّلاهُ أُنس فِی قَبرِه و فَراشٌ تَحتَ جَنبِه و جَوابٌ لِمُنکَرٍ و نَکِیر
نماز مونس (نمازگزار) در قبر، فرش نیکو در زیرش، و پاسخ نمازگزار برای نکیر و منکر می باشد.

بحار الانوار، ج 82 ص 232 

 
24. الصَّلاهُ زَادَ لِلمُؤمِنِ مِنَ الدُّنیا إلَی الأخِره
نماز زاد و توشه مؤمن در دنیا برای آخرت می باشد.

بحار الانوار، ج82 ص 232

25.  الصَّلاهُ إجابةٌ لِلدُّعاءِ و قَبُولٌ لِلأعمَال
نمازموجب اجابت دعا و قبولی اعمال است.

بحار الانوار، ج 82 ص 1

 
26.  الصَّلاهُ سلاحٌ عَلَی الکَافر
نماز سلاح مؤمن علیه کافراست.

بحار الانوار، ج ,82 ص 56و 231

27. مَثَلُ الصَّلاهُ الخَمسِ کَمِثلِ نَهرٍ جارٍ، عذب عَلی بَابِ أحدُکُم یَغتَسِلُ فِیه کُلَّ یَومٍ خَمسَ مَرّاتٍ فَما یَبقَی ذالِک مِنَ الدَّنَس
نمازهای پنج گانه به نهر جاری گوارایی می مانند که بر در خانه هایتان روان است وهر روز پنج بار خود را در زلال آن شست و شو می دهید، و دیگر هیچ پلیدی باقی نمی ماند.

کنز العمال، ج 7، ص 291 حدیث 18931

28. الصَّلاهُ تَسوَدُّ وَجه الشَّیطان
نماز چهره شیطان را سیاه می کند.

نهج الفصاحه، ص 396

29.  لاصَلوهَ لِمَن لایُطِعِ الصَّلاه، و طَاعَهُ الصَّلاهُ أن تَنهَی عَنِ الفَحشاء و المُنکر
کسی که مطیع نماز نباشد، نمازش کامل نیست و اطاعت از نماز همان دوری از فحشاء و منکر است.

بحار الانوار، ج82 ص 198

30.  قَال الله تَعالَی: إفتَرضتَ عَلَی أُمَّتِکَ خَمسَ صَلواتٍ و عَهدتُ عِندِی عَهداً إنَّهُ مَن حَافَظَ عَلیهِنَّ لِوَقتِهِنَّ أدخَلتَه الجَنَّهَ و مَن لَم یُحافِظ عَلیهِنَّ فَلا عَهدَ لَهُ عِندِی
خداوند متعال فرمود: نمازهای پنج گانه را بر امت توواجب کردم و با خود پیمان بستم که هر کس مراقب آن نمازها و وقت آنها باشد، او را به بهشت داخل نمایم، و کسی که مراقب آنها نباشد، من تعهدی نسبت به او ندارم.

کنز العمال، ج 7، ص279 حدیث 18872

31. یَا أباذر! مَادُمتَ فِی الصَّلاهِ فِإنَّکَ تَقرَعُ بَابُ المُلکِ الجَبَّار و مَن یَکثُر قَرعَ بابِ المُلک فَإنَّه یَفتَح لَه
ای ابوذر! تاهنگامی  که در نماز هستی درب خانه ملک جبار را می کوبی ، و هر کس درب خانه ملک را بسیار بکوبد، به رویش باز می شود.

بحار الانوار، ج ,77 ص80 میزان الحکمة، ج 5، ص 377

32.  لایَزالُ الشَّیطان یَرعَبُ مِن بَنِی آدَمَ حَافَظ عَلَی الصَّلَواتِ الخَمسِ فَإذا ضَیَّعَهُنَّ تَجرَءُ عَلَیه و أوقَعَهُ فِی العَظائِم
تا وقتی که فرزندان آدم، نمازش را به دقت و با شرایط و آداب می خواند، شیطان پیوسته از او در وحشت و هراس است؛ پس اگر نماز را ضایع نموده (و در وقت مقرر آن به جا نیاورد)، شیطان بر او چیره می شود و او را در گناهان کبیره انداخته و وی را گرفتار می کند.

بحار الانوار، ج82 ص 202

33. لَوکَانَ عَلی بَابِ دارِ أحَدُکُم نَهرُ و اغتَسَلَ فِی کُلِّ یَومٍ مِنهُ خَمسَ مَرّات أکَانَ یَبقی فِی جَسَدهِ مِن الدّرنِ شَیءٌ؟ قُلتُ: لا. قَالَ: فَإنَّ مِثلَ الصَّلاةِ کَمِثلِ النَّهر الجَارِی کُلَّما صَلّی صَلاة کَفَرَت مَا بَینَهُما مِنَ الذُّنُوبِ
اگر در کنار خانه شما نهری باشد و در روز پنج نوبت خود را در آن شست و شو دهید، آیا در بدن شما چیزی از آلودگی ها می ماند؟ هرگز! (انسان از آلودگی پاک می شود) نماز نیز مثل نهر جاری و روانی است که هرگاه بر پا می شود گناهان را می شوید و از بین می برد.

وسائل الشیعه، ج 2، ص 7

34.  قُم فَصَلِّ فإنَّ فِی الصَّلاهِ شِفاء
بر خیز و نماز به جا آور! پس همانا در نماز شفا است.

جامع احادیث الشیعه، ج 4، ص 28

35. الصَّلاة کَفّارَةُ الخَطایا ثُمَّ قَرَأَ: " إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ"
نماز کفاره گناهان می باشد. سپس آن حضرت این آیه را خواند که :"حسنات سیئات را از بین می برد".

تفسیر ابوالفتوح رازی، ج 1، ص 248

36. نَوِّرُوا مَنازِلَکُم بِالصَّلاة و قَرائَةِ القُران
به خانه هایتان با خواندن نماز، و قرائت قرآن، نورانیت ببخشید.

کنز العمال، ج 15، ص 392، حدیث 41518

 
37.  مَا مِن صَلاةٍ یحضََر وَقتَها إلّا نَادی مَلَکٌ بَینَ یَدَیِ النّاسِ: أیُّها النّاس! قُومُوا إلی نِیرانِکُم الَّتِی أوقَدتُمُوها عَلی ظُهُورِکُم فَاطفَئُوها بِصَلاتِکُم
هیچ نمازی نیست مگر این که چون وقت آن فرا می رسد فرشته ای درپیش روی مردمان ندا می کند: ای مردم! برخیزید به سوی آتشی که بر پشت خودافروخته اید، تا آن را با نماز خویش خاموش کنید.

محجة البیضاء، ج 1، ص 339 

 
38.  إنَّ الصَّلاة تَأتِی إلَی المَیِّتِ فِی قَبرِه بِصُورَةِ شَخصٍ أنوَرِ اللَّونِ یُونِسُه فِی قَبرِه و یَدفَع عَنهُ أهوالَ البَرزَخ
نماز به صورت انسانی سفید چهره وارد قبر میت شده و با او انس می گیرد و وحشتهای برزخ را از اوبرطرف می کند.

لآلی الاخبار، ج 4، ص 1، الحکم الزاهره، ص 283

39. إذا أقامَ العَبدُ المُؤمِن فِی صَلاتِه نَظَرَالله - عزَّ و جلّ - إلَیه
وقتی بنده مؤمن به نماز می ایستد، خداوند سبحان به او نظر می کند.

وسائل الشیعه، ج 3، ص 21

40. کَانَ رسُول الله (صلی الله علیه و اله) یَمسَحُ مَناکِبَنا فِی الصَّلاة و یَقُول: إستَوُوا و لاتَختَلِفُوا فَتَختَلِفَ قُلُوبُکم
رسول خدا (صلی الله علیه و اله) شانه های نمازگزاران را در نماز جماعت می گرفت و منظم می کرد، و می فرمود: مساوی و منظم باشید، نامنظم و جدا از هم نباشید که قلب های شما از یکدیگر جدا می شود.

جامع احادیث الشیعه، ج 6 ، ص

 



:: موضوعات مرتبط: چهل حدیث نماز از پیامبر , ,
|
امتیاز مطلب : 73
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
چهل حدیث از امیرمؤمنان حضرت علی (علیه السلام)
جمعه 10 تير 1390 ساعت 12:52 | بازدید : 434 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )
هركه گفتارش فراوان شد خطایش فزونى گرفت، و هركه خطایش بسیار گشت حیایش اندك شد، و هر كه حیایش اندك شد پارساییش كم شد، و هر كه پارساییش كم شد دلش مرد، و هركه دلش بمیرد وارد آتش شود.
 
 
 

چهل حدیث از امیرمؤمنان حضرت علی (علیه السلام)

1. یا اَسْرَى الرَّغْبَةِ، اَقْصِرُوا، فَاِنَّ الْمُعَرِّجَ عَلَى الدُّنْیا لایَرُوعُهُ مِنْها اِلاّ صَریفُ اَنْیابِ الْحِدْثانِ. اَیُّهَا النّاسُ، تَوَلَّوْا مِنْ اَنْفُسِكُمْ تَأْدیبَها، وَ اعْدِلُوا  عَنْ ضَراوَةِ عاداتِها
اى اسیران هوا و هوس، آرزوها را كوتاه كنید، زیرا مردم دلبسته به دنیا را، جز صداى دندان هاى حوادث، از این دنیا نمى ترساند، اى مردم، خودتان عهده دار ادب كردن خود شوید، و نفس را از جرأت بر عادات هلاك كننده بازگردانید.

 2. وَ مَنْ نَظَرَ فى عُیُوبِ النّاسِ فَاَنْكَرَها ثُمَّ رَضِیَها لِنَفْسِهِ فَذاكَ الاَْحْمَقُ  بِعَیْنِهِ
آن كه عیوب مردم را بنگرد و آن را ناپسند داند سپس براى خود روا داند احمق واقعى است.

3. اِذا وَصَلَتْ اِلَیْكُمْ اَطْرافُ النِّعَمِ، فَلاتُنَفِّرُوا اَقْصاها بِقِلَّةِ الشُّكْرِ
زمانى كه مقدمات نعمت ها به شما رسید، نهایت آن را با كم شكری از خود مرانید.

4. وَالْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ، فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَیْرِ
فرصت به مانند ابر گذرا مى گذرد، پس فرصت هاى نیك را غنیمت دانید.

5. لِسانُ الْعاقِلِ وَراءَ قَلْبِهِ، وَ قَلْبُ الأحْمَقِ وَراءَ لِسانِهِ
زبان عاقل در پسِ قلب او، و دل نادان پشت زبان اوست.

6. قَدْرُ الرَّجُلِ عَلى قَدْرِ هِمَّتِهِ، وَ صِدْقُهُ عَلى قَدْرِ مُرُوَّتِهِ، وَ شَجاعَتُهُ عَلى قَدْرِ اَنَفَتِهِ، وَ عِفَّتُهُ عَلى قَـدْرِ غیرَتِـهِ
اندازه مرد به اندازه همت او، و صداقتش به مقدار جوانمردى او، و دلیریش به اندازه عار داشتنش از كار زشت، و پاكدامنیش به میزان غیرت اوست.

7. لاغِنى كَالْعَقْلِ، وَ لافَقْرَ كَالْجَهْلِ،  وَلامیراثَ كَالاَْدَبِ، وَلاظَهیرَ كَالْمُشاوَرَةِ
ثروتى چون عقل، و فقرى چون جهل،  و میراثى چون ادب، و پشتیبانى همچون مشورت نیست.

8. الْقَناعَةُ مالٌ لایَنْفَدُ
قناعت گنجى است كه تمام نمى شود.

9. اللِّسانُ سَبُعٌ، اِنْ خُلِّىَ عَنْهُ عَقَرَ
زبان درنده اى است، كه اگر آزادش گذارند بگزد.

10. اَهْلُ الدُّنْیا كَرَكْب یُسارُ بِهِمْ وَ هُمْ نِیامٌ
اهل دنیا چون كاروانى هستند كه آنان را مى برند در حالى كه درخوابند.

11. لایَرْجُوَنَّ اَحَدٌ مِنْكُمْ اِلاّ رَبَّهُ، وَ لایَخافَنَّ اِلاّ ذَنْبَهُ، وَ لایَسْتَحِیَنَّ اَحَدٌ مِنْكُمْ اِذا سُئِل عَمّا لایَعْلَمُ اَنْ یَقُولَ لااَعْلَمُ، وَ لایَسْتَحِیَنَّ اَحَدٌ اِذا لَمْ یَعْلَمِ الشَّىْءَ اَنْ یَتَعَلَّمَهُ
احدى از شما جز به پروردگارش امید نبندد، و جز از گناهش وحشت نكند، و از اعلامِ «نمى دانم» به وقت پرسش شدن از چیزى كه نمى داند حیا نكند، و از آموختن علمى كه دارا نیست شرم ننماید.

12. عَلَیْكُمْ بِالصَّبْرِ، فَاِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الاْیمانِ كَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ، وَ لاخَیْرَ فى جَسَد لارَأْسَ مَعَهُ، وَ لا فى إیمانَ لاصَبْرَ مَعَهُ
بر شما باد به شكیبایى، چه اینكه شكیبایى نسبت به ایمان به منزله سر نسبت به بدن است؛ در بدنى كه سر  نیست، و در ایمانى كه شكیبایى نباشد خیرى نیست.

13. مَنْ اَصْلَحَ ما بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللّهِ، اَصْلَح اللّهُ ما بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النّاسِ وَ مَنْ اَصْلَحَ اَمْرَ آخِرَتِهِ، اَصْلَحَ  اللّهُ لَهُ اَمْرَ دُنْیاهُ
هر كس آنچه را میان او و خداست اصلاح نماید، خداوند آنچه را بین او و مردم است اصلاح كند و هر كس كار آخرتش را به اصلاح آورد، خداوند كار دنیایش را اصلاح كند.

14. لایَقُولَنَّ اَحَدُكُمْ: «اللَّهُمَّ اِنّى اَعُوذُ بِكَ مِنَ الْفِتْنَةِ» لاَِنَّهُ لَیْسَ اَحَدٌ اِلاّ وَ هُو مُشْتَمِلٌ عَلى فِتْنَة وَلكِنْ مَنِ اسْتَعاذَ فَلْیَسْتَعِذْ مِنْ مُضِلاّتِ الْفِتَن
كسى از شما نگوید: «الهى، از امتحان به تو پناه مى برم» چه اینكه كسى نیست مگر اینكه مشمول امتحان است، اما اگر كسى خواست از خدا پناه جوید باید از فتنه هاى گمراه كننده پناه جوید.

15. لایَتْرُكُ النّاسُ شَیْئاً مِنْ اَمْرِ دینِهِمْ لاِسْتِصْلاحِ دُنْیاهُمْ، اِلاّ فَتَحَ اللّهُ عَلَیْهِمْ ما هُوَ اَضَرُّ مِنْهُ
مردم چیزى از برنامه دینشان را براى بهبود دنیایشان ترك نمى كنند، مگر آنكه خداوند زیانبارتر از آن را در كف دستشان مى نهد.

16. اِضاعَةُ الْفُرْصَةِ غُصَّةٌ
تباه نمودن فرصت اندوه است.

17. اِنَّ لِلّهِ مَلَكاً یُنادى فى كُلِّ یَوْم: لِدُوا لِلْمَوْتِ، وَ اجْمَعُوا لِلْفَناءِ، وَ ابْنُوا لِلْخَرابِ
خدا را فرشته اى است كه هر روز فریاد می زند: بزایید براى مردن، و گردآورید براى نابود شدن، و بنا كنید براى خراب گشتن.

18. الدُّنْیا دارُ مَمَرٍّ لا دارُ مَقَرٍّ
دنیا خانه گذر است نه جاى ماندن.

19. سُوسُوا ایمانَكُمْ بِالصَّدَقَةِ، وَ حَصِّنُوا اَمْوالَكُمْ بِالزَّكاةِ، وَ ادْفَعُوا اَمْواجَ الْبَلاءِ بِالدُّعاءِ
ایمان خود را با صدقه، اموالتان را با زكات حفظ كنید، و امواج بلا را با دعا برانید.

20. هَلَكَ امْرُؤٌ لَمْ یَعْرِفْ قَدْرَهُ
انسانى كه اندازه خود را نشناخت هلاك شد.

21. مَنْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَواضِعَ التُّهَمَةِ فَلایَلُومَنَّ مَنْ أَساءَ بِهِ الظَّنَّ
هر کس خود را در مواضع تهمت قرار دهد نباید بدگمان بـه خـویـش را سـرزنـش نمـایـد.

22. الرَّحیلُ وَشیكٌ
كوچ كردن از دنیا به آخرت نزدیك است.

23. مَنْ حاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ، وَ مَنْ غَفَلَ  عَنْها خَسِرَ
كسى كه خود را محاسبه كرد سود برد، و هر كه از خود بى خبر ماند زیان دید.

24. فى تَقَلُّبِ الاَْحْوالِ عِلْمُ جَواهِرِ الرِّجالِ
در دگرگونى های روزگارجوهره هاى افراد شناخته شود.

25. اَحْبِبْ حَبیبَكَ هَوْناًمّا، عَسى اَنْ یَكُونَ بَغیضَكَ یَوْماًمّا، وَ اَبْغِضْ بَغیضَكَ هَوْناً مّا، عَسى اَنْ یَكُونَ حَبیبَكَ یَوْماًمّا
دوستت را به اندازه دوست دار شاید روزى دشمنت شود، و دشمنت را به اندازه دشمن دار شاید روزى دوسـتـت گــردد.

26. قَلیلٌ تَدُومُ عَلَیْهِ اَرْجى مِنْ كَثیر مَمْلُـول مِنْـهُ
اندك كارى كه بر آن مداومت كنى امیدبخش تر است از كار زیادى كه از آن خسته شوى.

27. اِذا اَضَرَّتِ النَّوافِلُ بِالْفَرائِضِ فَارْفُضُوها
زمانى كه مستحبّات به واجبات زیان بزند مستحبات را رها كنید.

28. مَنْ تَذَكَّرَ بُعْدَ السَّفَرِ اسْتَعَدَّ
آن كه دورى سفر (قیامت) را به یاد آرد، براى آن آماده شود.

29. ما اَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ اَقَلَّ الاِْعْتِبارَ!
چه فراوان است عبرت ها، و چه اندك اند عبرت گیران!

30. فِى الْقُرْآنِ نَبَاُ ما قَبْلَكُمْ، وَ خَبَرُ  ما بَعْدَكُمْ، وَ حُكْمُ ما بَیْنَكُمْ
خبر آنچه پیش از شما و بعد از شماست، و نیز دستور زندگى شما در قرآن است.

31. اِتَّقُوا مَعاصِىَ اللّهِ فِى الْخَلَواتِ،  فَاِنَّ الشّاهِدَ هُوَ الْحاكِمُ
از نافرمانى خدا در خلوت ها پروا كنید، كه بیننده همان حاكم است.

32. ماءُ وَجْهِكَ جامِدٌ یُقْطِرُهُ السُّؤالُ، فَانْظُرْ عِنْـدَ مَـنْ تُقْطِـرُهُ
آبرویت جامد است، اظهار حاجت آن را آب می کند و مى ریزد، توجه كن آن را نزد چه كسى مى ریزى.

33. اَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهانَ بِهِ صاحِبُهُ
سخت ترین گناهان گناهى است كه گنهكار آن را ناچیز بشمارد.

34. مَنْ نَظَرَ فى عَیْبِ نَفْسِهِ اشْتَغَلَ عَنْ عَیْبِ غَیْرِهِ
آن كه در عیب خود نظر كند از نظر در عیب دیگران بازماند.

35. مَنْ كَثُرَ كَلامُهُ كَثُرَ خَطَأُهُ، وَ مَنْ كَثُرَ خَطَأُهُ  قَلَّ حَیاؤُهُ، وَ مَنْ قَلَّ حَیاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ، وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ  ماتَ قَلْبُهُ، وَ مَنْ ماتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النّارَ
هركه گفتارش فراوان شد خطایش فزونى گرفت، و هركه خطایش بسیار گشت حیایش اندك شد، و هر كه حیایش اندك شد پارساییش كم شد، و هر كه پارساییش كم شد دلش مرد، و هركه دلش بمیرد وارد آتش شود.

36. اِعْجَبُوا لِهذَا الاِْنْسانِ، یَنْظُرُ بِشَحْم، وَ یَتَكَلَّمُ بِلَحْم، وَ یَسْمَعُ بِعَظْم، وَ یَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْم
از این انسان شگفت زده شوید كه با پیه اى مى بیند، با گوشتى مى گوید، با اسـتخوانى مى شـنود، و از حفره اى تنفس مى كنـد.

37. اَكْبَرُ الْعَیْبِ اَنْ تَعیبَ ما فیكَ مِثْلُهُ
بزرگترین عیب آن است كه صفتى را عیب دانى كه مانند آن در خودت باشد.

38. الْكَلامُ فى وَثاقِكَ مالَمْ تَتَكَلَّمْ بِهِ، فَاِذا تَكَلَّمْتَ بِهِ صِرْتَ فى وَثاقِهِ، فَاخْزُنْ لِسانَكَ كَما تَخْزُنُ ذَهَبَكَ وَ وَرِقَكَ، فَرُبَّ كَلِمَة سَلَبَتْ نِعْمَةً، وَجَلَبَتْ نِـقْـمَـةً
سخن را تا نگفته اى در بند توست و چون گفتى تو در بند آنى، پس زبانت را چون طلا و نقره ات حفظ كن، چه بسا یك كلمه نعمتى را از بین برده و عذابى را پیش آورد.

39. لاتَقُلْ مالاتَعْلَمُ، بَلْ لاتَقُلْ كُلَّ ما تَعْلَمُ، فَاِنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ قَدْ فَرَضَ عَلى جَوارِحِكَ كُلِّها فَرائِضَ یَحْتَجُّ بِها عَلَیْكَ یَوْمَ الْقِیامَةِ
آنچه را نمى دانى مگو، بلكه هرچه را هم مى دانى به زبان نیاور، كه خداوند پاك برنامه هایى را بر اندامت واجب نموده كه در قیامت به همان ها بر تو احتجاج خواهد كرد.

40. مَنْ طَلَبَ شَیْئاً نالَهُ اَوْ بَعْضَهُ
هر كه جوینده چیزى باشد، به تمام آن یا به قسمتى از آن مى رسد.

منبع: نهج البلاغه، کلمات قصار، ترجمه استاد محترم حجت الاسلام و المسلمین انصاریان



:: موضوعات مرتبط: چهل حدیث از امیرمؤمنان حضرت علی (علیه السلام) , ,
|
امتیاز مطلب : 75
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
چهل حدیث از امام موسی کاظم (علیه السلام) 2
جمعه 10 تير 1390 ساعت 12:52 | بازدید : 488 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )
احادیثی پیرامون دعا، توکل، انتظار فرج، فهم دین، محاسبه نفس، سکوت، خوش اخلاقی و ...
 

 

1. مَن لَم یجِد لِلاساءَةِ مَضَضّا لَم یکن عِندَهُ لِلاِحسانِ مَوقعٌ
کسی که مزه رنج و سختی را نچشیده ، نیکی و احسان در نزد او جایگاهی ندارد.

بحارالانوار، جلد 78، ص333

2. مَن دَعا قَبلَ الثَّناءِ عَلَی الله و الصَّلاهِ عَلَی النَّبِی (صلی الله علیه وآله) كَانَ كَمَن رَمی بِسَهمٍ بِلا وَتر
هر كه پیش از ستایش بر خدا و صلوات بر پیغمبر (صلی الله علیه وآله) دعا كند چون كسی است كه بی زه كمان كشد.

تحف‌العقول ، ص‌ 425

3. أوشَک دَعوَةً‌ وَ أسرَعُ إجابَةُ دُعاءُ المَرءِ لاِخیهِ‌ بِظَهرِ الغَیبِ
دعایی که بیشتر امید اجابت آن می رود و زودتر به اجابت می رسد،‌ دعا برای برادر دینی است در پشت سر او.

اصول کافی،ج1 ،ص52

4. مَن أرادَ أن یکنَ‌ أقوَی النّاسِ‌ فَلیتَوکل عَلی الله
هر که می خواهد که قویترین مردم باشد بر خدا توکل نماید.

بحار الانوار، ج7 ، ص143

5. أفضَلُ العِبادَةِ بَعدِ المَعرِفَةِ‌ إِنتِظارُ‌ الفَرَجِ
بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند ،‌ انتظار فرج و گشایش است.

تحف العقول، ص403

6. مَلْعُونٌ مَنْ اغْتابَ أخاهُ
ملعون است کسی که از برادرش غیبت کند.

بحار الأنوار، ج 74، ص 232

7. رَجُلٌ مِنْ أهْلِ قُمَ یَدْعوُ النّاسَ إلَی الحَقِّ، یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الحَدیدِ
مردی از قم، مردم را به حق فرا می‌خواند و گروهی چون پاره‌های آهن [استوار]، پیرامون او گرد می‌آیند.

بحارالأنوار، ج 57، ص 216

8. تَفَقَّهوا فی دینِ الله فإنَّ الفقه مفتاحُ البَصیرة،وتَمامُ العِبادة و السّببُ إلی المنازل الرفیعة و الرُّتبِ الجَلیلة فی الدین و الدنیا،و فَضلُ الفَقیه علی العابد كَفَضلِ الشمسِ علی الكواكب و مَن لَم یَتَفَقَّه فی دینهِ لَم یَرضَ اللهُ لهُ عملاً
در دین خدا، دنبال فهم عمیق باشید؛ زیرا فهم عمیق در دین، كلید بصیرت و كمال عبادت و سبب تحصیل مقام های والا و مراتب شكوهمند در امور دین ودنیاست. و برتری فقیه بر عابد، مانند آفتاب است بر كواكب، و كسی كه در دینش فهم ِعمیق نجوید، خداوند هیچ عملی را از او نپسندد.

تحف العقول ص410

9. مَنِ استَوى‏ یوماهُ فَهُوَ مَغبُونٌ
هر کسى که دو روزش مساوى باشد (و روز بعد بهتر از روز قبل نباشد) مغبون است.

بحار الأنوار،ج 78،ص326،ح5

10. لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِبْ نَفسَهُ فی كُلِّ یَومٍ فَإنْ عَمِلَ حَسَناً استَزادَ اللهَ و إنْ عَمِلَ سیّئاً اسْتَغفَرَ اللهَ مِنهُ و تابَ اِلَیهِ
از مانیست كسی كه هر روز حساب خود رانكند ،پس اگر كار نیكی كرده است از خدا زیادی آن را بخواهد،واگر بدی كرده،از خدا آمرزش طلب نموده و به سوی او توبه نماید.

اصول كافی ج 4 ص191

11. قِلَّهُ المَنطِق حُکمٌ عَظِیم، فَعَلَیکُم بِالصُّمتِ
بر شما باد به خموشی که کم گویی، حکمت بزرگی است.

بحاالانوار ، ج 78 ، ص 321

12. مَن اَحزَنَ والدَیهِ فَقَد عَقهُما
هر که پدر و مادر را اندوهگین کند آنان را ناسپاسی کرده است.

تحف العقول ، ص 425

13. مَا مِن شَیءٍ تَراهُ عَینَاک إلّا وَ فِیه مَوعِظَه
چیزی نیست که چشمانت آن را بنگرد ، مگر آن که در آن پند و اندرزی است.

بحاالانوار ، ج 78 ، ص 319

14. وَاللّه‏ِ ما اُعطِىَ مُومِنُ قَطَّ خَیرَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ، اِلاّ بِحُسنِ ظَنِّهِ بِاللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ وَ رَجائِهِ لَهُ وَ حُسنِ خُلقِهِ وَالکفِّ عَنِ اغتیاب المُؤمِنینَ
به خدا قسم خیر دنیا و آخرت را به مؤمنى ندهند مگر به سبب حسن ظن و امیدوارى او به خدا و خوش اخلاقى اش و خوددارى از غیبت مؤمنان.

بحارالأنوار، ج 6، ص 28، ح29

15. إنَّ الحَرامَ لا یُنمى‏ وإن نُمِىَ لا یُبارَكُ فیهِ
مال حرام افزون نمى‏گردد و اگر هم افزون گردد برکت نمى‏یابد.

الکافى ، ج 5، 125

16. مَنِ اقتَصَدَ وَقَنَعَ بَقِیَت عَلَیهِ النِّعمَةُ ومَن بَذَّرَ وأسرَفَ زالَت عَنهُ النِّعمَةُ
هرکه میانه‏روى کند و قناعت ورزد، نعمت بر او بپاید و هر که بى‏جا مصرف نماید و زیاده‏روى کند، نعمتش زوال یابد.

تحف‏العقول، ص 403

17. لِكُلِّ شَیءٍ دَلِیلٌ وَ دَلیلُ العَاقِل التَّفَكُّر، وَ دَلیلُ التَّفكُّرِ الصُمت
برای هر چیزی دلیلی باید، و دلیل خردمند تفكر است، و دلیل تفكر خاموشی.

تحف العقول ، ص 406

18. طوبى لِلمُصلِحینَ بَینَ النّاسِ، اُولئِكَ هُمُ المُقَرَّبونَ یَومَ القیامَةِ
خوشا به حال اصلاح‏کنندگان بین مردم، که آنان همان مقرّبان روز قیامت‏اند.

تحف العقول، ص 393

19. إنَّ العاقِلَ لایَکذِبُ و إن کانَ فیهِ هَواهُ
خردمند دروغ نمى‏گوید ، اگرچه میل او در آن باشد.

تحف العقول ، ص 391

20. اللّهَ جَلَّ وعَزَّ یُبغِضُ العَبدَ النَّوّامَ الفارِغَ
خداوند عزّوجلّ، بنده خواب آلوده بیکار را دشمن دارد.

الکافی: ج 5 ، ص 84 ، ح 2

21. مُجَالِسَه أَهلِ الدِّینِ شَرَفُ الدَّنیَا وَ الاخِرَه
همنشینی با اهل دین، شرف دنیا و آخرت است.

تحف العقول ، ص 420

22. مُشاوَرَةُ العاقِلِ النّاصِحِ یُمنٌ وَ بَرَكَةٌ وَ رُشدٌ وَ تَوفیقٌ مِنَ اللّه
مشورت با عاقلِ خیرخواه، خجستگى، برکت، رشد و توفیقى از سوى خداست.

تحف العقول، ص 398

23. دَعوَةِ الصائِمِ تَستَجابُ عِندَ اِفطارِه
دعاى شخص روزه‏دار هنگام افطار مستجاب مى‏شود.

بحار الانوار ج 92 ص 255 ح 33

24. الغَضَبُ مِفتَاحُ الشَّر
خشم كلید هر بدی است.

تحف العقول، ص 416

25. لِكُلِّ شَیءٍ زَكاهٌ، وَ زَكاهُ الجَسَدِ صِیامُ النَّوافِل
برای هر چیزی زكاتی است، و زكات تن روزه های مستحبی است.

تحف العقول، ص 425

26. التَّدبِیرُ نِصفُ العیشِ
تدبیر نیمی از زندگی است.

تحف العقول، ص 425

27. مَن وَلَههُ الفَقرُأبطَرهُ الغِنى
آن که نَدارى حیرانش کند، توانگرى سرمستش مى سازد.

بحارالانوار،ج۷۴ص۱۹۸

28. مَن رَأى أخاهُ عَلَى أمرٍ یُکرِهُهُ فَلَم یَرِدهُ عنهُ وَ هُو یقدِر عَلَیهِ، فَقَد خَانَه
هر که برادرش را در کارى ناپسند ببیند و بتواند او را از آن باز دارد و چنین نکند، به او خیانت کرده است.

الامالى صدوق،ص۳۴۳

29. اَفضَلُ ما یَتَقَرَّبُ به العَبدُ اِلی اللهِ بَعدِ المَعرِفَةِ به، الصَلوةُ
بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، نماز است.

تحف العقول،ص455

30. إنَّ أعظَمَ النّاسِ قَدَراً الَّذِی لایَرَی الدُّنیا لِنَفسِه خَطَرا، اما إنَّ أبدانَكُم لَیس لَها ثَمَنٌ إلّا الجَّنه، فَلا تَبِیعُوها بِغِیرِها
به راستی كه با ارزش ترین مردم كسی است كه دنیا را برای خود مقامی نداند، بدانید بهای تن شما مردم، جز بهشت نیست، آن را جز بدان مفروشید.

تحف‌العقول‌ ، ص‌410

31. أفضَل مَا یَتَقَرَّبُ بِه العَبدِ إلَی الله بَعدَ المَعرِفَهُ بِه الصَّلاه وَ بِرُّ الوالِدَینِ و تَركُ الحَسَد و العُجبُ و الفَخر
بهترین چیزی كه به وسیله آن بنده به خداوند تقرب می جوید، بعد از شناختن او، نماز و نیكی به پدر و مادر و ترك حسد و خودبینی و به خود بالیدن است.

تحف‌العقول‌ ، ص‌ 412

32. إنَّ الله حَرَّمَ الجَنَّهَ عَلی كُلِّ فَاحِشٍ بذِی قَلِیلِ الحَیاءِ لا یُبالِی مَا قَال وَ لا مَا قِیل فِیه
خداوند بهشت را بر هر هرزه گوی كم حیا كه باكی ندارد چه می گوید و یا به او چه گویند حرام گردانیده است.

تحف‌العقول‌، ص‌ 416

33. إیّاكَ و الكِبر، فَإنَّهُ لایَدخُلُ الجَنَّهَ مَن كَانَ فِی قَلبِه مِثقالَ حَبَّهٍ مِن كِبر
از كبر و خودخواهی بپرهیز، كه هر كسی در دلش به اندازه دانه ای كبر باشد، داخل بهشت نمی شود.

تحف‌العقول، ص‌ 417

34. إیّاكَ و مُخَالِطَهُ النّاس و الإنس بِهِم إلا أن تَجِدَ مِنهُم عَاقِلاً و مَأمُوناً فَآنَسَ بِه و أهرَبَ مِن سایِرهِم كَهَربُكَ مِن السِّباعِ الضّارِیه
بپرهیز از معاشرت با مردم و انس با آنان، مگر این كه خردمند و امانت داری در میان آنها بیایی كه (در این صورت) با او انس گیر و از دیگران بگریز، به مانند گریز تو از درنده های شكاری.

تحف‌العقول ، ص‌ 420

35. كُلَّما أحدَثَ النّاس مِنَ الذُّنُوبِ ما لَم یَكُونُوا یَعمَلُون، أحدَثَ اللهُ لَهُم مِن البَلاءِ مَا لَم یَكُونُوا یَعِدُّون
هرگاه مردم گناهان تازه ای که نمی كردند انجام دهند، خداوند بلاهایی تازه به آن ها دهد كه به حساب نمی آوردند.

تحف‌العقول ، ص‌ 434

36. مَن استَوی یَوماهُ فَهُو مَغبُون، و مَن كَان آخَر یَومَیه شَرُّهُما فَهُو مَلعُون، و مَن لَم یَعرف الزِّیادَه فِی نَفسِه فَهُو فی نُقصان، و مَن كان إلی النُّقصان فَالمَوتُ خَیرٌ لَهُ مِنَ الحَیاه
كسی كه دو روزش مساوی باشد، مغبون است، و كسی كه دومین روزش، بدتر از روز اولش باشد ملعون است، و كسی كه در خودش افزایش نبیند در نقصان است، و كسی كه در نقصان است مرگ برای او بهتر از زندگی است.

بحاالانوار، ج‌ 78، ص‌ 327

37. لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسبُ نَفسَه فِی كُلِّ یَومٍ، فَإن عَمِلَ حسناً استَزدادَ الله، و إن عَمِل سَیِّئاً استغفِرُ الله مِنه و تَاب إلیه
از ما نیست كسی كه هر روز حساب خود را نكند، پس اگر كار نیكی كرده است از خدا زیادی آن را بخواهد، و اگر در آن كار بدی كرده، از خدا آمرزش طلب نموده و به سوی او توبه نماید.

اصول‌الكافى، ج‌ 4، ص‌ 191

38. إصبِر عَلَی طَاعَهِ الله و إصبِر عَنِ مَعاصِی الله، فإنّما الدُّنیا ساعَه، فَما مَضی مِنها فَلَیس تَجِد لَهُ سُرورا و لا حُزناً، و مَا لَم یَاتِ مِنها فَلیسَ تَعرِفُه، فَاصبِر عَلی تِلكَ السّاعَهِ الَّتِی أنت فِیها فَكَأنَّكَ قَد اغتَبَطَت
بر طاعت خدا صبر كن، از معاصی خدا صبر كن، دنیا همان ساعتی است، آن چه رفته نه شادی دارد و نه غم، آن چه نیامده ندانی كه چیست؟ به همان ساعتی كه در آنی صبر كن هم چنان باشد كه تو رشك برده شده ای.

تحف‌العقول ، ص‌ 417

39. مَثَلُ الدُّنیا مَثَل مَاءِ البَحر، كُلَّما شربَ مِنهُ العَطشان أزدادَ عَطَشاً حَتّی یقتِله
دنیا چون آب دریاست، هر چه تشنه كامش بیشتر نوشد، بیشتر تشنه شود تا او را بكشد.

تحف‌العقول ، ص‌ 417

40. وَجَدتُ عِلمَ الناس فی اَربعٍ:
اَوّلُهاأن تَعرِفَ رَبَّکَ
وَالثّانیةُ أن تَعرِفَ ما صَنَعَ بکَ
وَالثّالثَةُ  أن تَعـرِفَ ماأرادَ مِـنکَ
وَالرّابعَةُ أن تَعرفَ ما َیخرُجُکَ مِن دینِکَ
علومی را که مردم به آن نیاز دارند در چهار چیز یافتم :
اول اینکه خدای خودت را بشناسی .
بشناسی که خداوند با تو چه کار کرده است .
بشناسی که خداوند چه چیزی از تو می خواهد .
و بشناسی که چه چیزی تو را از دینت خارج می کند.

بحارالانوار، ج 78 ، ص 328



:: موضوعات مرتبط: چهل حدیث از امام موسی کاظم (علیه السلام) 2 , ,
|
امتیاز مطلب : 76
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
چهل حدیث از امام باقر(علیه السلام)
جمعه 10 تير 1390 ساعت 12:50 | بازدید : 440 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )

 

 

 

احادیثی درباره علم، ولایت، نماز، خوش رفتاری با خانواده، رفع حاجت مردم و ...
 
 
 

1. إنَّ حَدِیثَنا یُحْیِی القُلُوبَ
به راستی که حدیث ما دل ها را زنده می کند.

                                                                                               بحارالأنوار، ج 2، ص 144

2. لا یکونُ اَلعَبدُ عالِماً حَتّی لا یکونَ حاسِداً لِمَن فَوقَهُ و لا مُحَقِّراً لِمَن دُونَهُ
هیچ بنده ای عالم نباشد تا اینکه به بالا دست خود حسد نبرد و زیر دست خود را خوار نشمارد.

                                                                                                     تحف العقول ص293

3. لا یُسَلِّم أَحَدٌ مِنَ الذُّنُوبِ حَتَّی یخزَن لِسانَه
هیچ کس از گناهان سالم نمی ماند ، مگر اینکه زبانش را نگه دارد.

                                                                                                 بحارالانوار،ج75،ص178

4. لا تَنالُ وِلایَتُنا إلاّ بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ
ولایت و شفاعت ما شامل نمی شود مگر افرادی را كه دارای عمل ـ صالح ـ و نیز پرهیز از گناه داشته باشند.

                                                                                      وسائل الشّیعه، ج 11، ص 196

5. خُذُوا الكَلِمَهَ الطَّیِّبَه مِمَّن قَالَها و إِن لَم یَعمَل بِها
سخن نیك را از هر كسی ، هر چند به آن عمل نكند ، فرا گیرید.

                                                                                            بحارالانوار، ج 75 ، ص 170

6. مَن حَسُنَت نِیَّته، زِیدَ فِی رِزقِه
هر كه خوش نیت باشد ، روزی اش افزایش می یابد.

                                                                                            بحارالانوار، ج 75 ، ص 175

7. مَن حَسُنَ بِرُّه بِأَهلِه، ِزیدَ فِی عُمرِه
 هر كس با خانواده اش خوش رفتار باشد ، بر عمرش افزوده می گردد.

                                                                                            بحارالانوار، ج 75 ، ص 175

8. قُولُوا لِلنَّاسِ أَحسَن مَا تُحِبُّون أَن یُقَال لَكُم
 بهترین چیزی را كه دوست دارید درباره شما بگویند ، درباره مردم بگویید.

                                                                                            بحارالانوار، ج 65 ، ص 152

9. إنَّ الْمُؤْمِنَ أخُ الْمُؤمِنِ لا یَشْتِمُهُ، وَ لا یُحَرِّمُهُ، وَ لا یُسییءُ بِهِ الظَّنَّ
مؤمن برادر مؤمن است، باید او را دشنام ندهد، سرزنش و بدگوئی نكند، و او را از خوبیها محروم نگرداند، و به او بدگمان نباشد.

                                                                                                   تحف العقول، ص 221

10. الْحِكْمَهُ ضالَّهُ الْمُؤْمِنِ، فَحَیْثُ ماوَجَدَ أحَدُكُمْ ضالَّتَهُ فَلْیَأخُذْها
دانش وحكمت، گمشده ـ ارزشمندی برای ـ مؤمن است، كه هر كجا و نزد هركس یافت شود باید آن را دریافت نماید.

                                                                                                 تنبیه الخواطر، ص 468

11. إنّا نَأمُرُ صِبْیانَنا بِالصَّلاهِ إذا كانُوا بَنی خَمْسِ سِنین، فَمُرُوا صِبْیانَكُمْ إذا كانوا بَنی سَبْعِ سِنین
ما ـ اهل بیت عصمت و طهارت ـ كودكان خود را از دوران پنج سالگی به انجام نماز دستور می دهیم، ولی شما ـ دوستان و پیروان ما ـ فرزندان خود را از سنین هفت سالگی وادار به نماز نمائید.

                                                                              وسائل الشّیعه، ج 4، ص 31، ح 4434

12. أنْ قَضی مُسْلِماً حاجَتَهُ، قالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ: ثَوابُكَ عَلَی وَلا اَرْضی لَكَ ثَواباً دُونَ الْجَنَّهِ
هركس حاجتی را برای مسلمانی برآورده كند و گره از مشكلش بگشاید، خداوند متعال به او خطاب كند: ثواب و پاداش تو بر عهده من خواهد بود و غیر از بهشت چیز دیگری لایق تو نخواهد بود.

                                                                           مستدرك الوسائل، ج 12، ص 402، ح 6

13. لا یَكُونُ الْعَبْدُ عابِداً لِلّهِ حَقَّ عِبادَتِهِ حَتّی یَنْقَطِعَ عَنِ الْخَلْقِ كُلِّهِمْ، فَحینَئِذ یَقُولُ: هذا خالِصٌ لی، فَیَقْبَلُهُ بِكَرَمِهِ
بنده ای به حقیقت عبادت در برابر خداوند آن گونه كه حق عبادت اوست، نمی رسد مگر آن كه از همه قطع امید كند- و تنها امیدش خدای یكتا باشد- در یك چنین حالتی خداوند گوید: این عمل خالصانه برای من است و آن را مورد قبول و عنایت خود قرار می دهد.

                                                                                    بحارالأنوار، ج 70، ص 111، ح 14

14. مَنْ طَلَبَ الدُّنْیا اسْتِعْفافاً عَنِ النّاسِ، وَ سَعْیاً عَلی أهْلِهِ، وَ تَعَطُّفاً عَلی جارِهِ، لَقَی اللهَ عَزَّ وَجَلَّ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَ وَجْهُهُ مِثْلُ الْقَمَرِ لَیْلَهَ الْبَدْرِ
هركس دنیا را به جهت یكی از این سه حالت طلب كند روز قیامت در حالتی محشور می گردد و به ملاقات خداوند متعال نایل می شود كه صورتش همچون ماه شب چهارده، نورانی است:

بی نیازی از مردم، آسایش و رفاه خانواده و عائله اش، كمك و رسیدگی به همسایه اش.

                                                                                 وسائل الشّیعه، ج 17، ص 21، ح 5

15. مَنْ دَعَا اللهَ بِنا أفْلَحَ، وَ مَنْ دَعاهُ بِغَیْرِنا هَلَكَ وَ اسْتَهْلَكَ
هر كه خداوند را به وسیله ما بخواند و ما را واسطه قرار دهد رستگار و موفّق خواهد شد. وكسی كه غیر از ما اهل بیت ـ عصمت و طهارت ـ را وسیله گرداند ناامید و هلاك خواهد گشت.


                                                                                 أمالی شیخ طوسی، ج 1، ص 175

16. قُولُوا لِلنّاسِ‌ أحسَنَ ما تُحِبُّونَ أن یقالَ لَکم
به مردم بگویید بهتر از آن چیزی که می خواهید به شما بگویند.

                                                                                                  محاضرات ج 1 ص 251

17. لا فَضیلَةَ کالجِهادِ، ولاجِهادَ کمُجاهَدَةِ اَلهَوی
فضیلتی چون جهاد نیست، و جهادی چون مبارزه با هوای نفس نیست

                                                                                                    تحف العقول ص 286

18. الكَمال كُلُ الكَمال التَّفَقهُ فِی الدِّینِ وَ الصَبرُ عَلی النائِبَه وَ تَقدِیرُ المَعیشَةِ 
نهایت كمال ، فهم در دین و صبر بر مصیبت ، و اندازه گیری در خرج زندگانی است.

                                                                                              اصول کافی، ج 1 ، ص 39

19. مَن عَمِلَ بما یَعلَم عَلَّمَهُ الله ما لَم یَعلَم
هر کس به آنچه که می داند ، عمل کند ، خداوند آنچه را که نمی داند ، به او خواهد آموخت.

                                                                                           بحارالانوار : ج 78 ، ص 189

20. اِتَّقُوا المُحَقَّراتِ مِن‏الذُّنوبِ 
از گناهانى كه به نظرتان كوچك مى‏آید بپرهیزید.

                                                                                                 میزان الحكمه، ح 6808

21. مَن كَانَ ظاهِرُه أَرجَح مِن بَاطِنِه، خَفَّ مِیزانه
هر كس ظاهرش از باطنش بهتر باشد ، ترازوی اعمالش سبك می شود.

                                                                                              بحارالانوار، ج 4 ، ص 404

22. فإِنَّ الیَوم غَنِیمَه و غَداً لا تَدرِی لِمَن هُو
امروز ، غنیمت است ، در حالی كه نمی دانی فردا ، از آن كیست.

                                                                                            بحارالانوار، ج 75 ، ص 179

23. یُحفَظ الأَطفال بِصَلاحِ آبائِهِم
فرزندان ، به واسطه صالح بودن پدرانشان ( از انحراف ) محفوظ می مانند.

                                                                                            بحارالانوار، ج 68 ، ص 236

24. الإِیمانُ حُبٌّ و بُغضٌ
ایمان، دوستی ( با دوستان خدا ) و دشمنی ( با دشمنان خدا ) است.

                                                                                                   تحف العقول، ص 304

25. إِنَّ اللهَ یُحِبُّ إِفشاءَ السَّلام
خداوند ، آشكار كردن سلام را دوست دارد.

                                                                                                  تحف العقول ، ص 311

26. إِنَّ الحَسد لَیَاكُل الإِیمَان كَما تَاكُل النَّار الحَطَب
حسد ایمان را می خورد ، چنانكه آتش هیزم را می خورد.

                                                                                                   كافی ، ج 2 ، ص 306

27. رَحِمَ اللهُ عَبداً أَحیا العِلم
خدا رحمت كند بنده ای را كه علم را زنده كند.

                                                                                                    كافی ، ج 1 ، ص 41

28. تَزَین للَّهِ‏ِ بِالصِّدقِ فِی الاعمالِ
با راست کردارى، خود را براى خدا بیاراى.

                                                                                                   تحف العقول، ص 285

29. إنَّ أعْمالَ الْعِبادِ تُعْرَضُ عَلی نَبیِّكُمْ كُلَّ عَشیَّهِ خَمیس، فَلْیَسْتَحِ أحَدُكُمْ أنْ یُعْرِضَ عَلی نَبیِّهِ الْعَمَلَ الْقَبیح
همانا تمام كارها و حركات بندگان در هر شب جمعه بر پیغمبر اسلام عرضه می گردد، پس حیاء كنید از این كه عمل زشت شما را نزد پیغمبرتان ارائه دهند.

                                                                                      وسائل الشّیعه، ج 11، ص 391 

30. اِستَشِر فی أمرِک الَّذینَ یخشَونَ اللَّهَ
در کار خود، [فقط] با کسانى مشورت کن که از خدا می ‏ترسند.

                                                                                                   تحف العقول، ص 293

31. الصَّبرُ صَبرانِ: صَبرٌ عَلی البَلاءِ حَسَنٌ جَمیلٌ وَ أفضَلُ الصَّبرَین الوَرَعُ عَن المَحارم
صبر بر دو گونه است: صبر بر بلا که نیکو و زیباست و برترین این دو قسم پرهیز نمودن از حرام های الهی است.

                                                                                                   جهاد با نفس ،ح 163

32. من تَرک الجَماعَة رغبَةً عَنها و عَن جَماعَةِ المُسلمِین مِن غیر عِلَّةٍ فَلا صَلاة لَه
کسی که از روی بی میلی ،بدون عذر و علت نمازجماعت را که اجتماع مسلمانان است ترک کند، نمازی برای او نیست.

                                                                                            امالی شیخ صدوق،ص290

33. بُنِی الاِسلام علی الخَمس الصَلوة و الزَکوة و الصَوم و الحَج و الوِلایَة‏و لَم یناد بشى‏ء ما نُودى بِالوِلایة یوم الغَدیر
اسلام بر پنج پایه استوار شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت و به هیچ چیز به اندازه آنچه در روز غدیر به ولایت تاکید شده، ندا نشده است.

                                                                                                        کافى 2، 21، ح 8

34. تَبَسُّمُ الرَّجُلِ فی وَجهِ أخیهِ المُؤمِنِ حَسَنَةٌ
لبخند آدمى به روى برادر دینی ‏اش حسنه است.

                                                                                                مشکاة الأنوار ، ص 316

35. ما شیعَتُنا إلّا مَنِ اتَّقَى اللّهَ و أطاعَهُ
شیعه ما تنها کسى است که تقوا پیشه و مطیع خداوند باشد.

                                                                                                   تحف العقول، ص 295

36. اَلحَیاءُ والإیمانُ مَقرونانِ فی قَرَنٍ فَإذا ذَهَبَ أحدُهُما تَبِعَهُ صاحِبُهُ
حیا و ایمان به یک ریسمان پیوسته‏اند . چون یکى برود، دیگرى نیز ازپىِ آن برود.

                                                                                                   الکافى، ج 2، ص 106

37. اِنَّ اللّه‏َ عَزَّوَجَلَّ یَقى بِالتَّقوى عَنِ العَبدِ ما عَزُبَ عَنهُ عَقلُهُ وَ یُجَلّى بِالتَّقوى عَنهُ عَماهُ وَ جَهلَهُ
خداوند عزوجل به وسیله تقوا، انسان را از آنچه عقلش به آن نمى‏رسد، حفظ مى‏کند و کوردلى و نادانى را از او دور مى‏نماید.
 
                                                                                              کافى، ج 8، ص 52، ح 16

38. مَن تَوَكَّلَ عَلَى اللّه‏ِ لایُغلَبُ وَمَنِ اعتَصَمَ بِاللّه‏ِ لایُهزَمُ
هر کس به خدا توکل کند، مغلوب نشود و هر کس به خدا توسل جوید، شکست نخورد.

                                                                                                    جامع الأخبار ص‏322

39. ما مِن شَیءٍ أحَبَّ إلَى اللّهِ عَزَّوجلَّ مِن عَمَلٍ یداوَمُ عَلَیهِ ، وإن قَلَّ
هیچ چیز نزد خداوند عزّوجلّ محبوبتر ازعملى نیست که بر آن مداومت شود ؛ هر چند اندک باشد.

                                                                                          الکافی : ج 2 ، ص 82 ، ح 3

40. عَالِمٌ ینتَفع بِعِلمِه أَفضَل مِن سَبعین ألف عَابد
دانشمندی كه از علمش سود برند، از هفتاد هزار عابد بهتر است .

                                                                                                بحارالانوار،ج75 ،ص173



:: موضوعات مرتبط: چهل حدیث از امام باقر(علیه السلام) , ,
|
امتیاز مطلب : 80
|
تعداد امتیازدهندگان : 24
|
مجموع امتیاز : 24
چهل حدیث امام سجاد علیه السلام
جمعه 10 تير 1390 ساعت 12:50 | بازدید : 684 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )
چهل حدیث از امام زین العابدین(علیه السلام) در باب علم، خداشناسی، معاشرت، بندگی خدا، پدر ومادر،خوشبختی و...
 

 

1. إنَّ الْمَعْرِفَهَ، وَكَمالَ دینِ الْمُسْلِمِ تَرْكُهُ الْكَلامَ فیما لایُغْنیهِ، وَقِلَّهُ ریائِهِ، وَحِلْمُهُ، وَصَبْرُهُ، وَحُسْنُ خُلْقِهِ.
همانا معرفت و كمال دین مسلمان، در گرو رهاكردن سخنان و حرف هائى است كه به حال او ـو دیگرانـ سودى ندارد. و از ریا و خودنمائى دورى جستن، در برابر مشكلات زندگى بردبار و شكیبا بودن و  داراى اخلاق پسندیده و نیك سیرت بودن است.

تحف العقول: ص 202، بحارالأنوار: ج 2، ص 129، ح 11

2. مَنْ لَمْ یَكُنْ عَقْلُهُ أكْمَلَ ما فیهِ، كانَ هَلاكُهُ مِنْ أیْسَرِ ما فیهِ.
كسى كه بینش و عقل خود را به كمال نرساند ـ و در رُكود فكرى و فرهنگى بسر برد ـ به سادگى در هلاكت و گمراهى و سقوط قرار خواهد گرفت.

بحارالأنوار: ج 1، ص 94، ح 26

3. عَجَباً كُلّ الْعَجَبِ لِمَنْ عَمِلَ لِدارِ الْفَناءِ وَتَرَكَ دارَ الْبقاء.
بسیار عجیب است از كسانى كه براى این دنیاى زودگذر و فانى كار مى كنند و خون دل مى خورند ولى آخرت را كه باقى و ابدى است رها و فراموش كرده اند.

بحارالأنوار: ج 73، ص 127، ح 128

4. نَظَرُ الْمُؤْمِنِ فِى وَجْهِ أخِیهِ الْمُؤْمِنِ لِلْمَوَدَّهِ وَالْمَحَبَّهِ لَهُ عِبادَه.
نظر كردن مؤمن به صورت برادر مؤمنش از روى علاقه و محبّت عبادت است.

تحف العقول: ص 204، بحارالأنوار: ج 78، ص 140، ح 3

5. إبْنَ آدَم إنَّكَ مَیِّتٌ وَمَبْعُوثٌ وَمَوْقُوفٌ بَیْنَ یَدَىِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلّ مَسْؤُولٌ، فَأعِدَّ لَهُ جَواباً.
اى فرزند آدم! (اى انسان! تو) خواهى مُرد و سپس محشور مى شوى و در پیشگاه خداوند متعال جهت سؤال و جواب احضار خواهى شد، پس جوابى (قانع كننده وکامل) مهیّا و آماده كن.

تحف العقول: ص 202، بحارالأنوار: ج 70، ص 64، ح 5

6. إنَّ أفْضَلَ الْجِهادِ عِفَّهُ الْبَطْنِ وَالْفَرْجِ.
با فضیلت ترین ومهمترین مجاهدت ها، عفیف نگه داشتن شكم و عورت است
ـ از چیزهاى حرام و شبهه ناك ـ.

مشكاه الأنوار: ص 157، س 20

7. لَوْ یَعْلَمُ النّاسُ ما فِى طَلَبِ الْعِلْمِ لَطَلَبُوهُ وَ لَوْبِسَفْكِ الْمُهَجِ وَ خَوْضِ اللُّجَجِ.
چنانچه مردم منافع و فضایل تحصیل علوم را مى دانستند هر آینه آن را تحصیل مى كردند گرچه با ریخته شدن و یا فرو رفتن زیر آب ها در گرداب هاى خطرناك باشد.

اصول كافى: ج 1، ص 35، بحارالأنوار: ج 1، ص 185، ح 109

8. مُجالَسَهُ الصَّالِحیِنَ داعِیَهٌ إلى الصَّلاحِ، وَ أَدَبُ الْعُلَماءِ زِیادَهٌ فِى الْعَقْلِ.

هم نشینى با صالحان انسان را به سوى صلاح و خیر مى كشاند; و معاشرت و هم صحبت شدن با علماء، سبب افزایش شعور و بینش مى باشد.

بحارالأنوار: ج 1، ص 141، ضمن ح 30، و ج 75، ص 304

9. مَنْ زَوَّجَ لِلّهِ، وَوَصَلَ الرَّحِمَ تَوَّجَهُ اللّهُ بتَاجِ الْمَلَكِ یَوْمَ الْقِیامَهِ.
هركس براى رضا و خوشنودى خداوند ازدواج نماید و با خویشان خود صله رحم نماید، خداوند او را در قیامت مفتخر و سربلند مى گرداند.

مشكاه الأنوار: ص 166

10. اَلْخَیْرُ كُلُّهُ صِیانَهُ الاْنْسانِ نَفْسَهُ.
سعادت و خوشبختى انسان در حفظ و كنترل اعضاء و جوارح خود از هرگونه كار زشت و خلاف است.

تحف العقول: ص201، بحارالأنوار: ج 75، ص 136، ح 3

11. یَا ابْنَ آدَم، إنَّكَ لا تَزالُ بَخَیْر ما دامَ لَكَ واعِظٌ مِنْ نَفْسِكَ، وَما كانَتِ الْمُحاسَبَهُ مِنْ هَمِّكَ، وَما كانَ الْخَوْفُ لَكَ شِعاراً.
اى فرزند آدم، تا آن زمانى كه در درون خود واعظ و نصیحت كننده اى دلسوز داشته باشى، و در تمام امور بررسى و محاسبه كارهایت را اهمیّت دهى، و در تمام حالات ـ از عذاب الهى ـ ترس و خوف داشته باشى; در خیر و سعادت خواهى بود.

مشكاه الأنوار: ص 246، بحارالأنوار: ج 67، ص 64، ح 5

12. سادَةُ النّاسِ فی الدُّنْیا الاَسْخِیاء، وَ سادَةُ الناسِ فی الاخِرَةِ الاَتْقیاء.
در این دنیا سرور مردم، سخاوتمندان هستند؛ و در قیامت سیّد و سرور مردم، پرهیزكاران خواهند بود.‏

مشكاة الا نوار: ص 232، س 20، بحارالا نوار: ج 78، ص 50، ح 77

13. كانَ [رسولُ الله] إذا أوَى إلىَ مَنزِلِهِ، جَزَّءَ دُخُولَهُ ثَلاثَةَ أجزَاءٍ: جُزءاً لِلَّهِ، وَجُزءاً لِأهلِهِ، وَجُزءاً لِنَفسِهِ
پیامبر (صلی الله علیه و آله) وقت خود را در منزل به سه قسمت میكرد: بخشی برای (عبادت) خدا ، بخشی برای خانواده و بخشی برای خودش.

مكارم الأخلاق، ج 1، ص 44

14. خَیرُ مَفَاتیحِ الأموُرِ الصِّدقُ وَخَیرُ خَوَاتیمِهَا الوَفَاءُ

بهترین گشایندۀ کارها، راستی و بهترین پایان برندۀ آن، وفاداری است.

بحارالأنوار، ج 75، ص 161

15. مَا مِن قَطرَةٍ أَحَبُّ إِلَی الله عَزَّوَجَل مِن قَطرَةِ دَمٍ فِی سَبِیلِ الله و قَطرَةِ دَمعَةٍ فِی سَوادِ اللَّیلِ
هیچ قطره ای نزد خداوند محبوبتر از دو قطره نیست: قطره خونی که در راه خدا ریخته شود و قطره اشکی که در سیاهی شب جاری  گردد.

خصائل الصدوق :ص 50

16. مَن عَمِلَ بما افتَرَضَ اللهُ عَلَیهِ فَهُوَ مِن خَیر النَّاس  
کسی که به آنچه خداوند بر او واجب ساخته عمل کند از بهترین مردمان است.

جهاد النفس ح 237

17. فَاَمّا حَقُّ اللّه‏ِ الاَْكْبَرُ فَاِنَّكَ تَعْبُدُهُ لا تُشْرِكُ بِهِ شَیْئا فَاِذا فَعَلْتَ ذلِكَ باِخْلاصٍ جَعَلَ لَكَ عَلى نَفْسِهِ اَنْ یَكْفیَكَ اَمْرَ الدُّنْیا وَ الآْخِرَةِ وَ یَحْفَظَ لَكَ ما تُحِبُّ مِنْها
حق بزرگ‏تر خداوند این است كه او را بپرستى و چیزى را با او شریك نسازى، كه اگر خالصانه چنین كنى، خداوند كار دنیا و آخرتت را كفایت مى‏كند و آنچه را دوست دارى برایت نگه مى‏دارد.

تحف العقول، ص 256

18. الدُّعاءُ یَدفَعُ البَلاءَ النّازِلَ وَما لَم یَنزِلْ
دعا ، بلاى نازل شده و نازل نشده را دفع مى‏كند.

الكافی : ج 2 ، ص 469 ح 5،میزان الحكمة : ج 2 ، ص 870

19. اللهُم صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِه، و اكفِنا حَد نَوائِبِ الزَّمانِ، وَ شَرَّ مَصائِدِ الشَّیطانِ

خدایا بر محمد و آل او درود فرست، و ما را از سختی پیشامدها و اندوه های روزگار، و بدی دام های شیطان حفظ فرما.

صحیفه سجادیه

 

20. خَفِ اللَّهَ لِقُدرَتِهِ عَلَیكَ واستَحىِ مِنهُ لِقُربِهِ مِنكَ
از قدرت خداوند بر خویش بترس و از نزدیکى‏اش به خود شرمگین باش.

بحار الأنوار ، ج 75 ، ص 160

21. و نَعُوذُ بِكَ مِن شَماتَةِ الاَعدَاء، وَ مِنَ الفَقرِ إِلی الأَكفَاء، وَ مِن مَعِیشَةٍ فِی شِدَّةٍ، و مَیتَةٍ عَلی غَیرِ عُدَّة.
خدایا پناه می بریم به تو از شماتت و شاد شدن دشمنان و از نیازمندی به همانندان خودم و از زندگی در سختی ، و از مردن بی توشه سفر.

صحیفه سجادیه

22. وَ الذُّنُوبُ الّتى تُنزِلُ النِّقَمَ عِصیانُ العارِفِ بِالبَغىِ وَ التَطاوُلُ عَلَى النّاسِ وَ الاِستِهزاءُ بهِم وَ السُّخریَّةُ مِنهُم
گناهانى که باعث نزول عذاب مى‏شوند، عبارت‏اند از: ستم کردن شخص از روى آگاهى، تجاوز به حقوق مردم، و دست انداختن و مسخره کردن آنان.

معانى الاخبار ، ص 270

23. الَّلهُم صَلِّ عَلی مُحَمَّد و آلِه، و صَیِّرنا إِلَی مَحبُوبِك مِن التَوبَةِ، وَ أَزِلنَا عَن مَكرُوهِك مِن الاِصرار
بار خدایا بر محمد و آل او درود فرست، و ما را به توبه و بازگشت كه پسندیده بازگردان، و از اصرار (بر گناه) كه آن را نمی پسندی دور گردان.

 صحیفه سجادیه

24. الَّلهُم إِن تَشأ تَعفُ عَنَّا فَبفَضلِک، و إِن تَشأ تُعَذِّبنا فَبعدلِك.
بار خدایا اگر بخواهی از ما بگذری از فضل و احسان توست (نه شایستگی ما) و اگر بخواهی ما را به كیفر رسانی از عدل و دادگری توست.

صحیفه سجادیه

25. ثَلاثٌ مُنْجِیاتٌ لِلْمُؤْمِن: كَفُّ لِسانِهِ عَنِ النّاسِ وَاغتِیابهِمْ، وَإشْغالُهُ نَفْسَهُ بِما یَنْفَعُهُ لاَِّخِرَتِهِ وَدُنْیاهُ، وَطُولُ الْبُكأ ‏عَلی خَطیئَتِهِ.
سه چیز موجب نجات انسان مومن خواهد بود: نگهداری زبانش از حرف زدن درباره مردم و غیبت آنان، مشغول شدنش به خویشتن با كارهایی ‏كه برای آخرت و دنیایش ‍ مفید باشد و بسیار گریستن بر اشتباهاتش.‏

تحف العقول: ص 204، بحارالا نوار: ج 75، ص 140، ح 3

26. رَأیْتُ الْخَیْرَ كُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فِی قَطْعِ الطَّمَعِ عَمّا فِی أیْدِی النّاسِ
تمام خیرات و خوبی‌های دنیا و آخرت را در چشم پوشی و قطع طَمَع از زندگی و اموال دیگران می‌بینم.

‏اصول كافی: ج 2، ص 320

27. إنَّ لِسانَ ابْنَ آدَمٍ یَشْرُفُ عَلی جَمیعِ جَوارِحِهِ كُلَّ صَباحٍ فَیَقُولُ: كَیْفَ أصْبَحْتُمْ؟ فَیَقُولُونَ: بخَیْرٍ إنْ تَرَكْتَنا، إنَّما نُثابُ وَ نُعاقَبُ بكَ
زبان آدمی بر تمام اعضا و جوارحش تسلط دارد و هر صبحگاهان به آنها می‌گوید: چگونه شب را به روز رساندید؟ جواب می دهند: اگر تو ما را رها كنی خوب و آسوده هستیم، چون كه ما به وسیله تو مورد ثواب و عقاب قرار ‏می‌گیریم.‏

اصول كافی: ج 2، ص 115، وسائل الشّیعة: ج 12، ص 189، ح 1

28. آیاتُ الْقُرْآنِ خَزائِنُ الْعِلْمِ، كُلَّما فُتِحَتْ خَزانَةٌ، فَیَنْبَغی لَكَ أنْ تَنْظُرَ ما فیها
آیه‌های قرآن، هر كدام آن، خزینه علوم (خداوند) است، هر گاه خزینه‌ای باز می‌شود شایسته است كه خوب در آن بنگری.‏

مستدرك الوسائل: ج 4، ص 238، ح 3

29. حَقُّ الکَبِیر توقیرهُ لِسِنِّهِ و اجلالُهُ لِتَقدَّمَهُ فی الِاسلام
حق آنکه بزرگتر است این است که او را به خاطر سنش احترام کنی و او را به خاطر اینکه برتو در مسلمانی پیشی داشته است،بزرگ شماری.

جهادالنفس،ح19

30. لَوِ اجْتَمَعَ أَهْلُ السَّماءِ وَالارْضِ أَنْ یَصِفُوا اللّهَ بعَظَمَتِهِ لَمْ یَقْدِرُوا
اگر تمامى اهل آسمان و زمین گِرد هم آیند و بخواهند خداوند متعال را در جهت عظمت و جلالش توصیف و تعریف كنند، قادر نخواهند بود.

اصول كافى: ج 1، ص 102، ح 4

31. إیّاكَ وَمُصاحَبَةُ الْفاسِقِ، فَإنّهُ بائِعُكَ بِأَكْلَةٍ أوْ أَقَلّ مِنْ ذلِكَ وَإیّاكَ وَمُصاحَبَةُ الْقاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإنّى وَجَدْتُهُ مَلْعُونا فى كِتاب ِاللّهِ
بر حذر باش از دوستى و همراهى با فاسق چون كه او به یك لقمه نان و چه بسا كمتر از آن هم ، تو را مى فروشد؛ و مواظب باش از دوستى و صحبت كردن با كسى كه قاطع صله رحم مى باشد چون كه او را در كتاب خدا ملعون یافتم.

تحف العقول ص 202، بحارالا نوار: ج 74، ص 196، ح 26

32. إنَّ دینَ اللّهِ لایُصابُ بِالْعُقُولِ النّاقِصَةِ، وَالآراءِ الْباطِلَةِ، وَالْمَقاییسِ الْفاسِدَةِ، وَلایُصابُ إلاّ بالتَّسْلیمِ، فَمَنْ سَلَّمَ لَنا سَلِمَ، ومَنِ اهْتَدى بِنا هُدِىَ، وَمَنْ دانَ بِالْقِیاسِ وَالرَّأْىِ هَلَكَ.
به وسیله عقل ناقص و نظریه هاى باطل، و مقایسات فاسد و بى اساس نمى توان احكام و مسائل دین را به دست آورد، بنابراین تنها وسیله رسیدن به احكام واقعى دین، تسلیم محض مى باشد، پس هركس در مقابل ما اهل بیت تسلیم باشد از هر انحرافى در امان است و هر كه به وسیله ما هدایت یابد خوشبخت خواهد بود، و شخصى كه با قیاس و نظریات شخصى خود بخواهد دین اسلام را دریابد، هلاك مى گردد.

مستدرك الوسائل : ج 17، ص 262، ح 25

33. الَّلهُم صَلِّ عَلی مُحمَّدٍ و آله، و اجعَلنِی لَهُم قَرِیناً، و اجعَلنِی لَهُم نَصِیراً، و امنُن عَلَیَّ بشوقٍ اِلَیك، و بالعَمَلِ لَكَ بما تُحِبُّ و تَرضَی، إِنَّكَ عَلی كُلِّ شَیٍء قَدِیر، و ذلِكَ عَلیكَ َیسِیر
بار خدایا بر محمد و آل او درود فرست، و من را با ایشان همنشین قرار داده و یاری كننده ایشان گردان، و به شوق و دل باختگی به خود و به انجام آن چه دوست داری و خشنود می گردی بر من منت گزار (توفیق عطا فرما) زیرا تو بر هر چیز توانایی، و خواسته من برای تو آسان است.

صحیفه سجادیه

34. الَّلهُمَّ... وَاجْعَلْنى مِمَّنْ اَطَلْتَ عُمْرَهُ وَ حَسَّنْتَ عَمَلَهُ وَ اَتْمَمْتَ عَلَیْهِ نِعْمَتَكَ وَ رَضَیْتَ عَنْهُ وَ اَحْیَیْتَهُ حَیاةً طَیِّـبَةً فى اَدْوَمِ السُّرورِ وَ اسْبَغِ الْكَرامَةِ وَ اَتـَمِّ الْعَیْشِ.
خداوند! مرا از كسانى قرار ده كه عمرشان را دراز و كردارشان را نیكو گردانیده‏اى و نعمتت را بر آنان تمام كرده‏اى و از آنان خُرسندى، و به آنان زندگى اى پاك، همراه با پایدارترین شادمانى و سرشارترین كرامت و كامل‏ترین رفاه، عطا نموده‏اى.

بحارالأنوار ، ج 98، ص 91، ح 2

35. الَّلهُم خَفِّض لَهُما صَوتِی، و اَطِب لَهُما كَلامِی، و اَلِن لَهُما عَریكَتِی، و اعطِف عَلَیهِما قَلبی، و صِیِّرنِی بهِما رَفِیقاً، و عَلَیهِما شَفِیقاً
بار خدایا صدایم را در برابر ایشان(پدرو مادر) آهسته، و سخنم را خوشایند و خویم را نرم نما، و دلم را بر آن ها مهربان كن، و من را به ایشان سازگار و بر آنان رحیم گردان.

صحیفه سجادیه

36. الّلهُم إِن یَكُنِ النَدمُ تَوبَةٌ إِلَیكَ فَأَنا أَندَمُ النَّادِمِین، و إِن یَكُنِ التَّركُ لِمَعصِیَتِكَ إِنابَةٌ فَأَنا أَوَّلُ المُنیبین، و إِن یَكُنِ الِاستِغفَارُ حطَّةٌ لِلذُّنُوبِ فَإِنِّی لَكَ مِنَ المُستَغفِرِین
بار خدایا اگر پشیمانی به سوی تو توبه است پس من پشیمان ترین پشیمان هایم، و اگر بجا نیاوردن گناه تو، توبه و بازگشت (به سوی تو) است پس من نخستین توبه كنندگانم، و اگر درخواست آمرزش، سبب ریختن گناهان است پس من به درگاه تو از درخواست كنندگان آمرزشم.

صحیفه سجادیه

37. الرِّضا بِمَكْرُوهِ الْقَضاءِ، مِنْ اءعْلى دَرَجاتِ الْیَقینِ
شادمانى و راضى بودن به سخت ترین مقدّرات الهى از عالى ترین مراتب ایمان و یقین خواهد بود.

مستدرك الوسائل: ج 2، ص 413، ح 16

38. الدُّنْیا سِنَةٌ، وَالاَّْخِرَةُ یَقْظَةٌ، وَنَحْنُ بَیْنَهُما أضْغاثُ أحْلامِ
دنیا همچون نیمه خواب (چرت) است و آخرت بیدارى مى باشد و ما در این میان رهگذر، بین خواب و بیدارى به سر مى بریم.

تنبیه الخواطر، معروف به مجموعة ورّام : ص 343، س 20

39. مَنْ أطْعَمَ مُؤْمِنا مِنْ جُوعٍ أطْعَمَهُ اللّهُ مِنْ ثِمارِ الْجَنَّةِ، وَمَنْ سَقى مُؤْمِنا مِنْ ظَمَاءٍ سَقاهُ اللّهُ مِنَ الرَّحیقِ الْمَخْتُومِ، وَمَنْ كَسا مُؤْمِنا كَساهُ اللّهُ مِنَ الثّیابِ الْخُضْر
هركس مؤ من گرسنه اى را طعام دهد خداوند او را از میوه هاى بهشت اطعام مى نماید، و هر كه تشنه اى را آب دهد خداوند از چشمه گواراى بهشتى سیرآبش مى گرداند، و هركس برهنه اى را لباس بپوشاند خداوند او را از لباس سبز بهشتى -كه بهترین نوع و رنگ مى باشد- خواهد پوشاند.

مستدرك الوسائل: ج 7، ص 252، ح 8

40. أرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فیهِ كَمُلَ إسْلامُهُ، وَمَحَصَتْ ذُنُوبُهُ، وَلَقِیَ رَبَّهُ وَهُوَ عَنْهُ راضٍ: وِقاءُ لِلّهِ بِما یَجْعَلُ عَلى نَفْسِهِ لِلنّاس، وَصِدْقُ لِسانِه مَعَ النّاسِ، وَالاْ سْتحْیاء مِنْ كُلِّ قَبِیحٍ عِنْدَ اللّهِ وَعِنْدَ النّاسِ، وَحُسْنِ خُلْقِهِ مَعَ أهْلِهِ.
هركس داراى چهار خصلت باشد، ایمانش كامل، گناهانش بخشوده خواهد بود، و در حالتى خداوند را ملاقات مى كند كه از او راضى وخوشنوداست:
1-خصلت خودنگهدارى و تقواى الهى به طورى كه بتواند بدون توقّع و چشم داشتى ، نسبت به مردم خدمت نماید.
2-راست گوئى و صداقت نسبت به مردم در تمام موارد زندگى
3-حیا و پاكدامنى نسبت به تمام زشتى هاى شرعى و عرفى .
4-خوش اخلاقى و خوش برخوردى با اهل و عیال خود.

مشكاة الا نوار: ص 172، بحارالا نوار: ج 66، ص 385،



:: موضوعات مرتبط: چهل حدیث امام سجاد علیه السلام , ,
|
امتیاز مطلب : 74
|
تعداد امتیازدهندگان : 25
|
مجموع امتیاز : 25

تعداد صفحات : 92